سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/139512886810321.jpg
تنفر مردم جهان 2
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 1:39 صبح
چرا مردم جهان از آمریکا متفرند؟ (2)
ویروس «فرهنگ آمریکایی»؛ عامل از میان رفتن هویت‌ها و شخصیت‌های محلی و ملی

گروه بین‌الملل - رجانیوز: ضیاءالدین سردار، نویسنده و منتقد فرهنگی است که در حوزه های مختلفی چون «آینده پژوهی»، «نقد ادبی»، «روابط فرهنگی»، «نظریه انتقادی» و «مطالعات اسلامی» قلم می زند و در این حوزه ها دارای بیش از 45 کتاب تالیف شده از جمله آینده تمدن اسلامی (1979)، انتقام آتن (1988)، پست مدرنیسم و دیگری (1998)، شرق شناسی (1999)، از الف تا ی زندگی پست مدرن (2002) و... است. 

به گزارش رجانیوز،  او متولد 1951 و دارای سوابقی چون عضویت در «کمیسیون حقوق بشر و برابری» و نگارش در نشریات متعددی چون «Nature »، « New Scientist »، « New Statesman » و برنامه سازی در شبکه های مختلف تلویزیونی انگلستان از جمله BBC  و شبکه 4 تلویزیون دولتی این کشور است و به این واسطه چهره نسبتا شناخته شده ای در سطح بین المللی به شمار می رود.

یکی از پرفروش ترین کتاب های وی در سطح بین المللی، «چرا مردم از آمریکا متنفرند» نام دارد که با همکاری مریل دیویس در سال 2002 به چاپ رسید. این کتاب مشتمل بر 7 فصل و دربرگیرنده برخی از علل فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی نفرت مردم جهان از دولت ایالات متحده آمریکاست که توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است. کمیته صیانت از منافع ایران در سلسله گزارش های زیر گوشه ای از دیدگاه های وی پیرامون ماهیت استعماری آمریکا را به صورت چکیده و خلاصه شده در اختیار خوانندگان محترم قرار می دهد:
 
 
 
این گزارش به ماهیت ویروس گونه فرهنگ آمریکایی که به طور اجتناب ناپذیری به نابودی مولفه های فرهنگ های بومی و محلی می انجامد، می پردازد:
 
مصرف گرایی و ویروس خودتکرار «فرهنگ آمریکایی» عامل از میان رفتن هویت ها، ارزش ها و شخصیت های محلی و ملی
 
جرج ریتزر، استاد جامعه شناسی در دانشگاه مریلند و نویسنده کتاب مک دونالدی کردن جامعه، ادعا می کند که فرهنگ امریکایی " قدرت کریهی" در فرایند تکرار خودش در سایر نقاط جهان کسب کرده است. مارگارت ورتیم، منتقد فرهنگی استرالیا که در لس آنجلس زندگی می کند، می گوید برای بسیاری از کشورهای جهان، "فرهنگ امریکایی مانند ویروس به نظر می رسد، ویروسی بیماری گون. بدون هیچ توجهی، می توان فرهنگ امریکایی را با ویروس ایدز، اچ آی وی، مقایسه کرد. فرهنگ ایالات متحده مانند ویروس مهارت یافته در ارگانیسم، بی نهایت خود تکرار و به طرز وحشتناکی ماهر در به کار گرفتن دستگاه تولید میزبان است. دلیل آنکه توقف ویروس ایدز این قدر مشکل است دقیقا مهار کردن عملکرد سلولهای میزبان است، با دگرگون ساختن قدرت بدن در برابر خودش نسخه های بیشتری از این مهاجم ویروسی تولید می شود. فرهنگ غذای سریع امریکایی، موسیقی پاپ، سینما تلویزیون جسم فرهنگی سایر کشورها را مبتلا می سازند، دستگاه تولید محلی را برای تمرکز تلاش هایشان بر تقلید به کار می گیرند. این الگوی تکرار ویروسی با هنجارهای فرهنگی پاپ امریکایی و از حرکت باز داشتن و فرونشاندن گیاهان و جانوران بومی، خودش را در سراسر جهان تکرار می کند" . 
 
" ویروس" فرهنگ امریکایی و شیوه زندگی به سادگی تکرار می شود زیرا بر پایه نوید فراوانی و اغوای وفور استوار می شود. رفاه مادی در تمام دنیا خوشایند و مقاومت در برابر آن برای کسانی که ابزار کافی برای خرید رویا دارند دشوار است. کسانی که فعالانه برای دور ساختن خود از فقر کار می کنند تا چشم انداز افق های مادی در حال گسترش و سرمستی را پیدا کنند، تغییر پذیر هستند. در این انسانی ترین انگیزه ها، هیچ معمایی و هیچ چیز غیر قابل درکی وجود ندارد. هیچ حوزه انتخاباتی شناخته شده ای وجود ندارد که آرزوی رای گیری برای فقر داشته باشد. و حقیقت مسلم این است که وقتی بسیاری از مردم آرزوی شیوه زندگی مردم امریکا را دارند، تعجب آور نیست که آن ها راهشان را بهترین و تنها راه بدانند. 
 
تصویر جهانی از وفور امریکایی- کتاب های کد شده از تمام محصولات فرهنگی متداولش، تبلیغاتی دائمی برای کالاها، خدمات و موهبت های مادی قابل دسترس به شمار می رود- چگونه می توانند تحت مالکیت درآیند و چگونه ما را شادتر، بهتر، جذاب تر و مدرن تر می سازند؟ بهای دستیابی به این وفور نعمت اغلب کمتر آشکار است. این که بسیاری از هزینه ها ناملموس هستند- تغییر به ارزش ها و طرز زندگی های ارجمند سنتی، تحلیل ارزش غیر قابل سنجش هویت های محرز شده با تهذیب و تشخیص – دامی است که هرگز بیان نمی شود. آنچه فرخته می شود چشم انداز انتخاب است برای داشتن هر آن چه دل انسان می خواهد. هر کسی باور دارد که انتخاب های معقول انجام خواهند شد. اما این که تمام انتخاب ها نتایج غیر عمدی و اغلب ناخواسته دارند، درکی است که پس از واقعه حاصل می شود. این یک وضعیت نامساعد است که به تدریج برای امریکا و سایر کشورهای توسعه یافته پیش خواهد آمد. تکرار وفور امریکایی – انتخاب کالاها، خدمات و شیوه زندگی که این امکان را می دهد – شامل انتخاب آزاد ابزار نیست، بلکه سازش با محدودیت های این"ویروس" است: نوع خاصی از سازماندهی اقتصادی، به ویژه اشکال سیاسی و اجتماعی که به ناچار "سیستم ایمنی" میزبان سازش می یابند. این ماجرای تمام کشورهای توسعه یافته بوده است و آن ها را از جستجوی بیشتر و بیشتر وفور باز نمی دارد. این ماجرا برای تمام کشورهای کمتر توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه نیز صادق است. 
 
سونامی فرهنگ مصرف گرایی امریکا همه چیز را جذب خود کرده، اعمال وسیع فشار بی وفقه بر مردم بیشتر نقاط جهان برای تغییر سبک زندگی شان، به رها کردن تمام چیزهایی که به زندگی شان معنا می بخشد، به رها کردن نه تنها ارزش ها بلکه حتی هویت و شخصیتشان، روابط پایدارشان، تعلقات به گذشته، ساختمان ها، اماکن و راه هایی که برای کارآمد بودن و بقا به آن ها دست یافته بودند، می انجامد. 
 
"قدرت مستهجن" فرهنگ همبرگر، جایگزین قدرت فرهنگ های محلی شده است. سازمان های چندملیتی امریکایی محصولات فرهنگی خود را از طریق استراتژی استفاده از موسیقی پاپ، برنامه های تلویزیونی و به خصوص با تولید محصولات دارای سبک مشخص، ترویج دادند و در نتیجه تمام فضای در دسترس فرهنگی را اشغال کرده اند. برای مثال کمپانی های سیگار، تنها سیگار معامله نمی کنند؛ آن ها سیگار را به نحوی بسته بندی می کنند و به شکل و شمایلی در می آورند که از هویت مشخصی برخوردار باشد. 
 
بسیاری از سبک محصولات برای ساخت نمادها و تصاویری است که تصویر فرهنگ امریکایی را مبتنی بر آزادی و فرد گرایی نشان می دهد؛ تنها راه جذاب نشان داده شدن. موضوع فریبنده ای که اضافه شده، این جمله است که " حق با مصرف کننده است" 
 
تاثیر فرهنگ ابرامپریالیستی امریکا به دور ریختن فرهنگ های بومی محدود نمی شود. این موضوع نشان دهنده هجوم به فرهنگ بومی نیز هست. برای مثال در میان جوانان آسیایی، تقلید از فرهنگ امریکایی بسیار فراتر از موسیقی پاپ و طراحی لباس است. رپرهای خیابانی کلاه بیس بال را بر عکس به سر می کنند. با ژاکت های شل و گشاد شلوار جین بالا برش دار مدل نایک، نمی خواهند صرفا شبیه به جوانان بی میل سیاه پوست شهری در ایالات متحده به نظر رسند. آن ها به خوبی جلوه های روانی را جذب می کنند، بنابراین ارتکاب به جرم، پرسه زنی، اعتیاد به مواد مخدر و بی قیدی در امور اخلاقی و جنسی، همراه با از بین رفتن نقش و اقتدار والدین در خانواده، همگی در جوامع در حال افزایش است که در آن "جوانی" هیچ گاه مفهومی جداگانه نبوده و خانواده گسترده و رفتار منظم شخصی همیشه هنجار بوده است. قابل توجه ترین ویژگی این فرهنگ از عدم علاقه و توجه در آسیا این است که به کسانی که قدرت خرید بیشتری دارند محدود می شود؛ فرزندان طبقه ممتاز، نخبگان سرآمد. موسیقی پاپ غربی، برنامه های ام تی وی و تلویزیون ، یاداشت های آسیاویک، " فرهنگ پول پرستی جوان را ایجاد کرده که خواستار رشد و سربلندی سریع با بمباران صوتی و تصویری است... دانش آموزان پیش دبستانی با کفش ورزشی کریستین دیور شروع می کنند. سپس عینک 90210 بورلی هیلز می خواهند. آن ها حتی از جامدادی طراحی شده استفاده می کنند" اما این کالاها تنها بی میلی برای تاکید بر فرهنگ وارداتی با ایجاد بی علاقگی ثابت و مستمر تولید می کنند. بی میلی، فرهنگ جوانی است که مایل به یافتن معنای بی عدالتی در اندیشه ها است. بنابراین منافع جوانان مرفه در همه جا در آسیا آینه ای از چنین واقعیتی است. بحثی که این اواخر در مالزی مطرح شده مشکلی اجتماعی است به نام پرسه زنی در بازارها و خرید آن دست کالاهایی که مرتبط با سبک زندگی اند، اما سبک زندگی ای که بی معنایی ذاتی سبک آن است، سبک زندگی که در آن طراح مدل مد ماهیت بی میلی است و فراتر از آن عشوه گری با رفتار معتادانه خود مخرب است. 
 
بنابراین، فرایند جهانی شدن به رهبری امریکا از موسیقی پاپ، تلویزیون و سبک محصولات برای تبدیل هویت جوانان کشورهای در حال توسعه با کالا استفاده می کند. بسته های عرضه شده با عنوان جذاب "آزادی" – که این مفهوم از آزادی  یا متناسب تر با آزادی خواهی فردگرایانه که به ترویج تمام توانمندی های فردی برای تکامل می پردازد- به دنبال مصرف بی حد و حساب، و در نظر گرفتن کلیه مسئولیت های عمومی و اجتماعی فرهنگ بومی، سنت ها و تاریخ را نابود می کند. 
 
تولیدات فرهنگ محلی در بهترین حالت به حاشیه رانده شده و در بدترین حالت نابود شده، قلمداد می شوند. موسیقی محلی از محتوای اصلی خود فاصله گرفته و برای این که مورد قبول کسانی که قرار است وارث آن باشند واقع شود به شکل غربی در آمده است. برای مثال مورد قوالی را در نظر بگیرید که نوعی موسیقی مذهبی در هند، پاکستان و بنگلادش است. این موسیقی از ریشه های عرفانی صوفی، همراه با آواز خوانی با ریتم ساده طبل های سنتی و دست زدن برای ستایش پیشوایان گذشته است. قوالی در فرم جدید و پیشرفته خود، به حالتی در آمده که برای جوانان با حال شبه قاره قابل قبول باشد و به شکل جذابی تغییر کرده و آواز آن که به سبک راک تولید می شود توسط سینت سایرز به اجرا در می آید. آنچه در اصل برای ایجاد خلس? عرفانی طراحی شده بود هم اکنون برای ایجاد هیجان بیشتر در موسیقی راک و رقص در دیسکو مورد استفاده قرار می گیرد. به طور مشابه، موسیقی فیلم های هندی که حاوی تعداد زیادی شعر است هم اکنون به آیین? اشعار بی مفهوم آهنگ های پاپ آمریکایی تبدیل شده است. توجه به سلط? زبان انگلیسی بر محصولات فرهنگی جهان، زبان های محلی تصویری حقیر کسب کرده اند. به عبارت دیگر، تولیدات فرهنگ های بومی احساس عقب ماندگی می کنند. این زمینه ها و نگرانی ها مربوط به آن چیزهایی نیستند که بتوانند به نسل در حال رشد تبدیل شوند. تعجبی ندارد که سیستم های هویتی در اکثر کشور های در حال توسعه به موضوع بسیار مهم تبدیل شده است.
 
جهانی شدن استانداردهای آمریکایی و نابودی هویت های بومی
 
رهبری جهانی شدن آمریکا با تحمیل مجموعه ای واحد از استاندارد های آمریکایی به طور فزاینده شهرهای کشورهای در حال توسعه را به بنا های تاریخی برای قدرت گرفتن آمریکا تبدیل می کنند. آجر کاری های بدون جلوه و زیبایی، خبابان های چند لاینی، مراکز خرید، هتل ها و فست فود های زنجیره ای به وسیله بلدوزرها جایگزین معماری سنتی می شوند. بیشتر شهر هایی که در بخش های مرفه تر کشور های جهان سوم قرار دارند یا شبیه به دالاس طراحی شده اند یا نمونه بسط یافته ای از لس آنجلس هستند .
 
چنین فرهنگ امپریالیستی فشار عمیقی از تنفر نسبت به ایالات متحده ایجاد کرده است. حتی در کشور هایی که تصور می شود از متحدان نزدیک آمریکا هستند. به عنوان مثال در بین جامعه مین جونگ ها (پوپولیست ها) در کر? جنوبی، نفرت از محصولات فرهنگ آمریکایی بسیار شدید است. مین جونگ از اتحاد گسترده از مردم از جمله کارگران، کشاورزان و فقرای شهری تشکیل شده که خود را به عنوان ستبره های فرهنگ سنتی کره ای و قربانیان فرهنگ ایالات متحده و کاپیتالیسم تعریف می کنند. احساس جسمی، فرهنگی، جغرافیایی آن ها – و از بعد روانی – از فرهنگ امریکایی شد? کر? جنوبی رو گردانده است و با آن بیگانه اند. اجرای سیاست های اقتصادی ایالات متحده، ریشه کن کردن جوامع خود مختار رعیتی مین جینگ، سبک زندگی سنتی را ریشه کن کرده و آن ها را مجبور به مشارکت تابعانه در توفان شدید مدرینت? امریکایی شدن می کند. آن ها معتقد هستند که امریکایی شدن ساختار نابرابری، استثمار، خشونت فرهنگی و بیگانگی را ایجاد کرده است؛ و فرهنگ امریکایی در واقع تهدید خود زبان کره ای است که برخی معتقدند در 3 ده? آینده دچار مرگ خاموش خواهد شد. در واقع در نظر آنها تمایل ایالات متحده به اینکه قدرت اشغالگر باشد، حضور 45 هزار سرباز امریکایی در خاک خود در طول بیش از 5 دهه و مورد بیزاری به شدت تعجب آور است، از این رو است که آن ها علیه ایالات متحده تظاهرات می کنند و پرچم آن را با نظم می سوزانند. 
 
خودبرتربینی آمریکایی ها
 
ریچارد بروکهایزر مقاله نویس نیویورک آبزرور معتقد است تروریست ها از این واقعیت متنفر هستند که آمریکا مقتدر و شایسته است. وی می نویسد:
 
«ایالات متحده آمریکا به درستی نماد نظام جهانی مسلط در نظر گرفته می شود؛ امپراطوری سرمایه داری و دموکراسی. نیویورک نیز قلپ تپنده این نظام به حساب می آید. سرشار از پویایی و ثروت. هر که در این جهان از زندگی و سرنوشت خود ناراضی است، چشم به ما، کشور ما و شهر ما دارد و آن را گزینه ای بدیل برای خود در نظر می گیرد. اگر ذهن جاه طلب و آرزومندی داشته باشد، تلاش می کند تا به اینجا بیاید یا از ما تقلید کند و اگر ذهن محزون و ناخشنودی داشته باشد، ما را مسئول ناخوشی های خود می داند. اگر در دسته دشمنان ما جا داشته باشد، تلاش خواهد کرد تا ما را بکشد. بازندگان جهانی از ما متنفر هستند، چون ما قدرتمند، ثروتمند و شایسته ایم.» ایده «حسادت و غبطه دیگران به آمریکا» به صورت پررنگ در رسانه های متعلق به جناح راست پدیدار شد. در شیکاگو تریبیون، توماس فریدمن که اصطلاح « آنها از ما متنفر هستند» را در اوایل سال 2011 و ماه ها قبل از 11 سپتامبر رواج داده بود، مقصر اصلی را «حسادت ناب» می دانست. او خاطرنشان کرد که حتی در باشگاه «دموکراسی کشورهای صنعتی شده» هم «در مقابل قدرت آمریکا به عنوان ثروتمندترین ملت، تنها ابرقدرت موجود و فرهنگ غالب آن» نارضایتی و مقاومت وجود دارد. (ص 42)
 
میهن پرستی آمریکایی: نگاه به سایر ملت ها به عنوان عقب افتاده و بربر
 
هیچ کشوری بیشتر از آمریکا سرشار از نمایش آوازها و نمادهای میهن پرستانه نیست. هیچ کشوری بیشتر از آمریکا از تمثال های خود که به صراحت نشان دهنده تاریخ، جامعه و رسالت های ملی آن برای بیان آرمان هایش است، استفاده نمی کند. علم بیان آمریکایی و سنت روایت گری آمریکا به شکلی اسطوره ای در آمده، چیزی که با آگاهی ایجاد شده و با پشتکار آموخته شده و بر عهده شهروندان جدیدی است که می خواهند از آمریکایی ها باشند.
 
تمام دنیا از طریق تسلط خود بر فرهنگ و تفریحات پرمخاطب جهانی با آرمان آمریکا و ایده آمریکایی از خود آشناست. آمریکایی ها بر این باور هستند که اسطوره های ملی شان به عنوان الگویی برای سرنوشت همه ملت ای جهان پس از جنگ جهانی دوم، به عامل مهمی تبدیل شده است. اراده این چشم انداز یکپارچه، از موضوعی به غیر از یک نوع دوستی ساده نشات می گیرد. موضع آمریکا نسبت به دیگر نقاط جهان در قالب امپریالیسم جدید به شکلی متفاوت ولی نه جدا از انواع مختلف امپریالیسم ظاهر شده است که آرمان های سه پنجم از بشریت را برای قرن ها از بین می برد. در واقع به عنوان مجموع تمامی امپریالیسم های گذشته، دستیابی به رویای آمریکایی بر پایه اداره امور جهان برای رسیدن به ابرامپریالیسم بنا شده که در آن آمریکا سایر نقاط جهان را به عنوان حیاط خلوت خود قرار داده است و این برای شناخته شدن و درگیر شدن با شرایط کاملا آمریکایی است.
 
همان طور که رمان نویس انگلیسی خانم گاسکل نوشته: آن نوع میهن پرستی که عبارت است از نفرت تمام کشور های دیگر، در اینجا وجود دارد. پس از آن، آن نوعی از وطن پرستی که هم? کشور های دیگر را به عنوان مثال هایی از شکست خورده ها یا آنچه یک ملت باید باشد یا نمونه های ضعیف و پست تر به شدت نیازمند آموزش درمانی، می بیند وجود دارد. نوع عادی تر میهن پرستی این است که قواعد دیدگاه های مردمی و مباحثات عمومی، باعث احساس تنهاتر، محفوظ تر، خاص تر و متفاوت تر شدن شخصیت انسان در امریکا می شود. آنچه بیشتر موجب چنین چیزی می شود مخدوش شدن تصویر خودش در نظر خود و سایر نقاط جهان است. چیزی که برای بقیه دنیا نامفهوم تر می شود، سر شار از ابهامات درک نکردنی بیشتری است که بقیه جهان به آن مبتلا می شوند؛ پر از ابهام عناصر خصمانه بربری ها با این توجیه که عبارت "انسان وحشی یا بربری" ریشه در میان یونان باستان دارد، زبان های خارجی به گوش یونانیان صدایی مانند " با-با" می دادند. این کلمه برای اشاره به کسی که قادر به صحبت یه زبان یونانی نبود استفاده شد و به مفهوم این که بربریت نقص عقل و خرد بود، نه یک کنایه برای چگونگی طرز تفکر سایر نقاط جهان. عقیده امریکا نسبت به خودش به عنوان مکانی خاص از تمام معقولات و خوبی ها است در حالی که دیگران بربری هایی به دور از فهم هستند که تشخبص نمی دهند چه چیزی برایشان بهتر است. آن چه سایر نقاط جهان از عملکرد امریکا در داخل و خارج از کشور می داند، نسبت به این دیدگاه اسطوره ای ایده آل بسیار ضد و نقیض است که ناگزیر باعث طرح سوال هایی می شود؛ چرا معایب ذاتی کشور و ناتوانی در سپری کردن زندگی یا رسیدن به آرمان ها، اعتماد به نفس امریکا را بر هم می زند. چرا در مواجهه با هر مسئله یا بحران، سخنرانان سیاسی با تاکید بر بنیادی بودن کمال آرمان های امریکا به عنوان یک اصل تغییر ناپذیر، از موضوع اصلی طفره می روند. داستان امریکایی، اسطوره به معنای دقیق کلمه است. برای ایجاد اتحادی کامل و گرامی داشتن حقایق بدیهی و پشت سر گذاشتن"سرنوشت ملی" سنت روایت گری امریکا مظهر این دیدگاه اسطوره ای به عنوان داستان های اخلاقی است که در آن ایده امریکا خالص و بی نقص است و خود امریکایی ها نیز همه خوب و معصوم هستند. اما در درون این سنت اسطوره ای با خواندن گزینشی تاریخ، تضاد و تناقض ایجاد شده است.
رجانیوز


تنفر مردم جهان 1
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 1:38 صبح
چرا مردم جهان از آمریکا متفرند؟ (1)
استعمار اقتصادی جهان از سوی آمریکا

گروه بین‌الملل - رجانیوز: ضیاءالدین سردار، نویسنده و منتقد فرهنگی است که در حوزه های مختلفی چون «آینده پژوهی»، «نقد ادبی»، «روابط فرهنگی»، «نظریه انتقادی» و «مطالعات اسلامی» قلم می زند و در این حوزه ها دارای بیش از 45 کتاب تالیف شده از جمله آینده تمدن اسلامی (1979)، انتقام آتن (1988)، پست مدرنیسم و دیگری (1998)، شرق شناسی (1999)، از الف تا ی زندگی پست مدرن (2002) و... است. 

به گزارش رجانیوز، او متولد 1951 و دارای سوابقی چون عضویت در «کمیسیون حقوق بشر و برابری» و نگارش در نشریات متعددی چون «Nature »، « New Scientist »، « New Statesman » و برنامه سازی در شبکه های مختلف تلویزیونی انگلستان از جمله BBC  و شبکه 4 تلویزیون دولتی این کشور است و به این واسطه چهره نسبتا شناخته شده ای در سطح بین المللی به شمار می رود.

یکی از پرفروش ترین کتاب های وی در سطح بین المللی، «چرا مردم از آمریکا متنفرند» نام دارد که با همکاری مریل دیویس در سال 2002 به چاپ رسید. این کتاب مشتمل بر 7 فصل و دربرگیرنده برخی از علل فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی نفرت مردم جهان از دولت ایالات متحده آمریکاست که توسط انتشارات امیرکبیر به چاپ رسیده است. کمیته صیانت از منافع ایران در سلسله گزارش های زیر گوشه ای از دیدگاه های وی پیرامون ماهیت استعماری آمریکا را به صورت چکیده و خلاصه شده در اختیار خوانندگان محترم قرار می دهد.

نخستین بخش از این سلسله خلاصه ها به شیوه های استعمار اقتصادی سایر کشورها و ملت های جهان از سوی دولت آمریکا می پردازد:
 
 
 
ایالات متحده ثروت جهان را از طریق 8 شیوه دستکاری انباشت می کند که ما در ادامه به آنها می پردازیم:
 
1. ایالات متحده ثروت بومی خویش را از طریق ذخیره های بقیه جهان بدست آورده است. طبق نظر ادمایو، مدیر اتاق فکر لندن، بنیاد اقتصادی جدید، از زمان سقوط استاندارد طلا، ایالات متحده از منافع رهبری پول رایج بهره مند شده است. این بدین معنی است که ایالات متحده از منافع حق ضرب ، یعنی پول آزاد، رواج دلار به عنوان پول رایج در سرتاسر دنیا سود می برد. این کشور از این حق که میتواند نرخ بهره را در داخل کشور خود بالاتر از نرخ جهانی تعیین کند، سود می برد. یکی از این آثار فاجعه آمیز، در سال های نخست سیاست های مالی ریگان و تاچر روی داد. ایالات متحده با بالا بردن نرخ بهره به فروپاشی مالی مکزیک شتاب بخشید و بحران قروض جهانی را دامن زد که اثرات بسیار منفی بر کشورهای فقیر گذاشت. از آن به بعد بسیاری از کشورها در دام قروض گرفتار شدند. بسیاری از این کشورها در دور باطلی افتادند که یا باید پول رایج خویش را به حالت شناور در می آورند، یعنی اتخاذ موضعی سرسختانه در مقابل دلار، ین و یورو یا وابسته کردن آن به دلار که به دلاری کردن معروف شد و تاثیر هولناک خود را بر آرژانتین گذاشت. زمانی که کشورهایی همچون آرژانتین در قرض غوطه ور گردیدند، به مساله ای به نام انتقال سرمایه مبتلا شدند (حدود 130 میلیارد دلار که تقریبا با مجموع بدهی آن برابر بود) یعنی معادل پولی که نخبگان تحصیل کرده  آمریکایی شان از کشور خارج کرده و به داخل بانک های ایالات متحده انتقال دادند. دام بدهی معادله ساده ای است که کشاورزان کوچک ایالات متحده را نیز گرفتار کرده است. آنها به گرفتن وام جهت سرمایه گذاری برای توسعه و نیز تامین نیازهایشانو خرید بذر، تشویق می شوند اما نمیتوانند با متصدیان بزرگی رقابت کنند که هم از نظر وسعت از انها برترند و هم در برخورداری از منابع بر آنها پیشی دارند و در نتیجه قادرند تولید و بازار را تحت کنترل خویش درآورند. بنابر این بار بدهی سنگین تر میشود و کشاورزان خرد کشورهایی چون ایالات متحده، علی رغم اینکه سخت کار میکنند، بیش از آنکه سود ببرند، بدهکار میشوند.
 
2. ایالات متحده کنترل دموکراتیک دو سوم جمعیت جهان را بر سرنوشت اقتصادیشان را انکار میکند. بیشتر مردم جهان نمی توانند در مقابل صندوق بین المللی پول سخنی به زبان آورند و از قدرت اندکی برای ایجاد تغییری مثبت در سازمان تجارت جهانی برخوردار هستند. مخصوصا سیاستهای مرتبط با وام های صندوق منجر به مالکیت  و تسلط و تسلط خارجی بر اقتصاد انها، مخصوصا در بخش های تولیدی و مالی می شود.
 
به عنوان مثال  بعد از بحران آسیای جنوب شرقی  صندوق با اصرار ایالات متحده شرایطی را بر تایلند و کره جنوبی تحمیل کرد که آنها مجبور بودند مالکیت خارجی بیشتری را بر اقتصادشان تحمیل کنند. این استراتژی اصلی صندوق بود که شامل سودهایی بیش از شرایط عادی اقتصادی می شد (از قبیل بالا بردن نرخ های ارز، کاهش در هزینه های دولت، رشد اقتصادی و کسری حساب جاری) در این رابطه از تایلند خواسته شده به بانک های خارجی اجازه دهد از شرایط برابری با بانکهای داخلی برخوردار باشند. از طریق این شرایط وام دهی شرکت های فناوری و تجاری ایالات متحده به مالکیت بانکها، نهاد های مالی و بخش های کلیدی تکنولوژیک در جهان در حال توسعه به صورت کامل یا نیمه، پایان دادند.
 
3. ایالات متحده آزادسازی تجاری را یک سویه و آن هم در جهت دسترسی آزاد شرکت های تجاری و چند ملیتی ایالات متحده تفسیر می کند. آزادسازی تجرای که به معنی از میان برداشتن یا کاهش موانع در مقابل تجارت بین المللی کالا ها و خدمات است، از دهه ی 1980 رشد یافته است. مطابق با موافقت نامه ی سازمان تجارت جهانی در محصولات کشاورزی (AOA) و برنامه های تطبیقی ساختاری تحمیل شده از سوی صندوق و بانک جهانی (SAPs) کشورهای در حال توسعه ملزم به اعمال تغییرات عمده در سیاست های غذایی و کشاورزی خود و گشایش درهای اقتصاد خویش بر روی واردات غذاهای ارزان قیمت و کاهش حمایت از کشاورزان خویش شده اند. در حالی که AOA خودش اعضای سازمان تجارت جهانی را ملزم به کاهش 24 درصدی تعرفه ی واردات غذا در طول 10 سال می کند، اما SAPs خواستار اقدامات لیبرالیستی بسیاری از قبیل خصوصی سازی شکرت های دولتی و حذف یارانه ها و کنترل قیمت ها و از بین بردن مرزهای بازار است. ظاهر قضیه آن است که سازمان تجارت جهانی و موافقتنامه آن از طریق اجماع و مشارکت خود کشورهای در حال توسعه شکل گرفت. در واقع تمام موافقتنامه توسط ایالات متحده و اتحادیه اروپا تنظیم شده بود. AOA  را فعل کلاهبرداری توصیف کرده اند که فقر روستاییان را تشدید کرده و معاش های خرد را نابود می کند. این امر ایالات متحده و اتحادیه اروپا را قادر می سازد تا اجناس خویش را با قیمت ارزان تری به کشورهای در حال توسعه بفرستند که این امر به علت عدم قابلیت رقابت از سوی کشاورزان این کشورها به از دست دادن کارشان منجر میشود. صادرات ارزان از طریق کانال های تجاری وارد شده و از طریق دامپینگ مواد غذایی فروخته شده به قیمت پایین تر از قیمت تولید که برای هماهنگی مازاد اعمال شده صورت می پذیرد. بنا براین کشاورزی بومی نابود شده ، تولید مواد غذایی داخلی ورشکست گردیده و امنیت غذایی این کشورها به طور جدی وجه المصالحه قرار می گیرد. این داستان از یک کشور به کشور دیگر تکرار می شود.
 
4.  ایالات متحده نوعی نوعی از آزادی اقتصادی را به پیش می برد که در عمل آزادی اقتصادی افراد فقیر را از بین میبرد. این عمل کشورهای در حال توسعه را در تنگنایی گرفتار کرده است : از یک سو، ایالات متحده زمینه را برای ورود آزادانه تجارت فناورانه خود و تسخیر بازارهای جهانی باز می کند و از سوی دیگر، تلاش های کشورهای درحال توسعه را مبنی بر توسعه ی محصولات و صادرات خویش، و جلوگیری از وابستگی شان به بازار ایالات متحده متوقف می کند. این چیزیست که اقتصاد بازار آزاد نامیده میشود.
 
این فرآیند زیر لوا و ماسک نئو لیبرالیسم صورت میپذیرد که در اصل بازگشتی است به اقتصاد لیبرال یا "لسه فر" قرن نوزدهم که مطابق با آن دولت باید تا حد امکان از دخالت در فعالیتهای اقتصادی خودداری کند. در حالی واقع امر آن است که دولت در ارتقای موقعیت شرکت ها و نیز تجارتش نقشی قاطع دارد. بنابر این تجارت ملقب به آزاد که توسط سازمان تجارت جهانی و صندوق بین المللی پول به صورت تهاجمی ایجاد شده به تعبیر "اندرو سیمز" رئیس برنامه اقتصاد جهانی در NEF : "اندک چیزی بیش از یک راهزنی در بزگراه است که تنها موجب منتفع شدن ثروتمندان و اسیب پذیرتر نمودن فقرا در برابر نا امنی غذایی می شود." 
 
در نتیجه سیاست های ایالات متحده ذیل جهانی شدن، کشورهای فقیر روزانه چیزی نزدیک به 2 میلیلارد دلار در تجارت جهانی از دست می دهند. 30 هزار نوزاد به علت بیماری های قابل پیشگیری می میرند و 60 میلیون دلار از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند در قالب بدهی منتقل می شود.
 
5. ایالات متحده به صورت سیستماتیک تلاش های کشورهای کمتر توسعه یافته را برای مبارزه با فقر و تغذیه مردم خویش از بین می برد. این کشور تعرفه های سنگینی را بر محصولات کشاورزی کلیدی نظیر برنج، شکر و قهوه بسته است. به عنوان مثال برای بادام زمینی بیش از 100 درصد تعرفه اعمال کرده است. این محدودیت های تجاری باعث شده که کشورهای فقیر در مبادلات تجاری سالیانه خویش سالانه 2 و نیم میلیارد ضرر کنند. تاثیرات کلی این امر چیزی کمتر از فاجعه نیست. به عنوان مثال در هائیتی آزادسازی بازار برنج همراه با افزایش واردات یارانه ای ایالات متحده، علاوه بر آنکه تولید برنج داخلی را از بین برده و کشاورزان بی شماری را بیکار کرده امنیت غذایی ملی این کشور را نیز از یین برده است. 
 
6. ایالات متحده، از کشورهای کمتر توسعه یافته یافته کلاهبرداری کرده و موجب افزایش فقر آنها میشود. به عنوان مثال، ملاحظه بفرمایید پیمان رشد و فرصت آفریقا (AGOA) که در اکتبر 2001 به امضای جرج بوش رسید، چگونه از کشورهای آفریقایی کلاهبرداری می کند. مطابق با پیمان مذکور اقتصاد های آفریقایی امکانی می یابند  تا در ازای اعطای امتیازات انحصاری به ایالات متحده و شرکت های آن، تولیداتشان را بدون تعرفه و محدودیت در سهمیه به بازار ایالات متحده ارسال کنند. کشورهای آفریقایی در عمل به چه چیزی رسیدند؟ دولت ایالات متحده تنها به آن دست کالاهای آفریقایی اجازه دسترسی اعطا کرده که می دانست هیچ تاثیر منفی بر تولیدات ایالات متحده ندارند. بنابر این کالاهای نظیر برنج و قهوه که برای کشورهای آفریقایی دسترسی بدون تعرفه برای منسوجات و لباسهایشان پیشنهاد کرده بودند، اما تنها محصولاتی که از پارچه و الیاف ساخته شده در ایالات متحده به دست می آیند، توانایی دسترسی به بازار ایالات متحده را خواهند داشت. تولیدات پارچه ای که از مواد اولیه در آفریقا یا نقاط دیگر جهان استفاده کردند موضوع محدودیت های شدید قرار میگیرند. دسترسی در این موارد، فقط به صورت سالیانه اعطا شده و نمی تواند از 3.5 درصد از کل منسوجات وارداتی به ایالات متحده در طی 8 سال، تجاوز کند. علاوه بر این دولت ایالات متحده می تواند هر زمان که تشخیص دهد این امتیاز را نیز قطع کند و این در صورتی است که افزایش ناگهانی را در واردات محصولات نساجی مشاهده کند که به صنعت داخلی خویش ضربه میزند. نیاز به استفاده از مواد خام اولیه ایالات متحده در صنعت نساجی، نه تنها صنعت مواد خام خود کشورهای افریقایی را از بین می برد که با توجه به هزینه های انتقالی و سایر هزینه ها، تولیدات نساجی افریقا قابلیت رقابت را با همتایان امریکایی نخواهند داشت. این به معنی عدم رقابت همیشگی نیست اما این قوانین تضمین می کنند که آن ها نمی توانند در شرایط منصفانه ای به رقابت بپردازند. و در عوض چه چیزی عاید ایالات متحده می شود؟ سازمان رشد و فرصت افریقا از کشورهای افریقایی می خواهد در کنار سایر چیزها 1. تمام موانع تجاری و سرمایه گذاری موجود در افریقا را برداشته و با شرکت های امریکایی مثل شرکت های افریقایی رفتار کنند. و از مالکیت معنوی ایالات متحده در سطح معیارهای جهانی حمایت کنند 2. تداوم خصوصی سازی بیشتر و از میان برداشتن یارانه ها و کنترل های دولتی 3. استانداردهای کار تضمین کرده و حداقل سن کار کودکان را تنظیم کنند. 4. عدم ورود به هرگونه کاری که امنیت ملی و منافع خارجی ایالات متحده را به خطر می اندازد. بدین ترتیب در حالیکه ایالات متحده، امتیازات واقعی و انضمامی از کشورهای افریقایی می گیرد، امتیازاتی که به آن ها می دهد کاملا توهم آمیز هستند. چنین توافقاتی مسئول افزایش نرخ مطلق در افریقا در دو دهه اخیر است.
 
7. ایالات متحده به طور مستمر جهت کاهش قیمت کالاهای کشورهای در حال توسعه، تلاش کرده است. مایو معتقد است: "نبود تورم می توانست یکی از کلیدی ترین موفقیت های اقتصاد ایالات متحده در طول دهه گذشته تلقی شود، اما بیشترین کمک کننده به این تورم پایین، کاهش مستمر قیمت اجناس صادراتی کشورهای مقروض {به ایالت متحده }" بوده است. کشورهایی که از سوی سازمان تجارت جهانی و صندوق بین المللی پول به انجام صادرات جهت رهایی از وام و قرض تشویق می شوند. برای بسیاری از کالاها نظیر چای، قهوه و بادام زمینی که به کمک ها و وام های خارجی وابسته اند، عرضه بیش از حد آن ها به حدی است که افزایش صادراتشان از طرف کشورهای افریقایی به بازگشت نهایی کمتری منجر شده است. در حالی که فشارهای سازمان تجارت جهانی و صندوق به عرضه بیش از حد ساختاری منتهی شده است، هیچ نوع کارتلی از سوی صادرکنندگان محصولات به جز نفت وجود ندارد که به تعادل میان عرضه و تقاضا کمک کند. هنگامی که چند کارتل نیز به وجود آمدند به دلیل منافع ایالات متحده منحل شدند، مثل کارتل منحل شده موز در دهه 1970 که کشورهای تولید کننده موز در امریکای مرکزی و لاتین فکر می کردند می توانند از مدل اوپک پیروی کنند. متاسفانه موز مانند نفت نیست و نمی توان آن را برای بالا رفتن قیمت روی زمین نگه داشت زیرا فاسد می شود. با این حال، اصلی ترین دلیل برای شکست این طرح، فعالیت های شرکت های موز امریکایی نظیر چیکیتا بود که تا جایی که امکان داشت از انعقاد معامله ها ممانعت به عمل می آورد. در این بازار خریدار عمده مصرف کننده امریکایی است. این دستورالعملی برای کاهش قیمت ها است تا از طریق آن شهروندان امریکایی به علت ثبات قیمت ها منتفع شوند و امواج شوک به خود کشورهای تولید کننده باز گردد. این بدین معنی است که ایالات متحده ساختار اقتصاد بین الملل را از سر تا پا، طوری تنظیم کرده است که در خدمت اقتصاد خودش عمل می کند. سبک زندگی ملت های ثروتمند در طول تاریخ بر مبنای غذای ارزانی که از سوی تلاش های سخت و مستمر فقیرترین ها فراهم می شود، قرار گرفته است. 
 
8.  اگر تمام این استراتژی ها کافی نباشد، ایالات متحده به اقدامات اقتصادی یک جانبه ای متوسل می شود که با عنوان "تحریم" شناخته می شوند. طی 80 سال گذشته چنین تحریماتی بر کشورهای متعددی در 120 مورد تحمیل شده است که 104 مورد آن بعد از جنگ دوم بوده است. تنها در سال 1998 ایالات متحده بر 75 کشور دنیا تحریم برقرار کرده بود که 52 درصد از جمعیت جهان را شامل می شد.
 
خسیس ترین دولت دنیا!
 
کسانی که از چنین انحصارات اقتصاد جهانی منتفع می شوند، مصرف کنندگان آمریکایی هستند. زمانی که آمریکایی ها از جهان بازدید می کنند، با فقر و توسعه نیافتگی مواجه می شوند که غیر قابل تغییر به نظر می رسد. آن ها همان طور که بارها از سوی سیاستمداران و رسانه ها گفته شده معتقدند که آمریکایی ها بخشنده ترین مردمان روی کره زمین هستند. این امر یکی از رئوس متعارف «جهل زیرکانه» است. طبق گزارش OECD سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، ایالات متحده چیزی مابین 6 تا 9 میلیارد دلار به عنوان کمک خارجی در سال های 1995 تا 1999 ارائه داده است. به عبارت دقیق تر، ژاپن حتی بیش از ایالات متحده کمک می کند چرا که در همان دوره زمانی چیزی مابین 9 تا 15 میلیارد دلار پرداخت کرده است. اما ارقام اصلی زمانی پدیدار می شود که تناسب تولید ناخالص ملی یا ثروت ملی را نسبت به کمک های خارجی داده شده بسنجیم. در این نمودار، ایالات متحده در رتبه 22 از 25 کشور توسعه یافته دنیا قرار می گیرد. همان طور که رئیس جمهور جیم کارتر اعلام کرد، ما خسیس ترین ملت دنیا هستیم. دانمارک در صدر فهرست قرار دارد که 1.01 درصد از تولید ناخالص داخلی خویش را اعطا می کند. در حالی که ایالات متحده تنها 0.1 درصد از تولید ناخالص ملی خویش را صرف کمک های خارجی می کند. هدف نهایی سازمان ملل برای کمک های توسعه ای که 7 دهم درصد از GDP است، تنها از سوی چهار کشور تأمین شده است؛ دانمارک 1.01، نروژ 0.91، هلند 0.79 و سوئد 0.7 درصد. علاوه بر دور بودن از بخشنده ترین ملت جهان، ایالات متحده با کسانی که از کمک هایش برخوردار می شوند به صورت انتخابی رفتار می کند. تقریباً 50 درصد از این بودجه برای کشورهایی با درآمد متوسط که در خاورمیانه قرار دارند، هزینه می شود. در این میان اسرائیل بزرگ ترین دریافت کننده این کمک ها است. مهم ترین از این و همان طور که آژانس آمریکایی توسعه بین المللی (USAHD) مدعی شده است: «کسی که نفع اصلی را از برنامه کمک های خارجی ایالات متحده می برد، همیشه خود این کشوراست.» این سایت اضافه می کند که نزدیک به 80 درصد از این کمک ها «مستقیماً وارد شرکت های آمریکایی» می شود، این امر به ایجاد بازار جدیدی برای کالاها و همچنین «اشتغال زایی برای صدها و هزاران آمریکایی» کمک می کند. این کمک ها نه تنها زحمتی برای شهروندان آمریکایی نیستند، که اسباب سیاست خارجی این کشور جهت تضمین «مالیات دهی» فقرا محسوب می شوند که شغل ها و شرکت های ثروتمندترین ملت جهان بر روی زمین را بیمه می کند.
 
سیطره دولت آمریکا و شرکت های چندملیتی آمریکایی بر اقتصاد جهان
 
ایالات متحده واقعا زندگی را برای سایر مردم مشکل ساخته و این موضوع در زمینه مسائل اقتصادی، یک واقعیت واضح برای اکثریت جمعیت جهان محسوب می شود. همان طور که شاهد بوده ایم، ایالات متحده اقتصاد جهانی را در راستای افزایش دائمی ثروت خود و کشاندن جامعه های غیر غربی به ورطه فقری فلاکت بار ساختاربندی کرده است. بازارهای آزاد صرفا حسن تعبیری برای: جریان آزاد سرمایه امریکایی، توسعه نامحدود شرکت های امریکایی و جریان  آزاد (یک طرفه) کالاها و خدمات از امریکا به سایر نقاط جهان محسوب می شود. دلار امریکا عمده ترین پول ذخیره در جهان است و به عنوان پلی به شمار می آید که هر کس برای واردات به آن نیازمند است. هیچ محدودیتی برای ایالات متحده در زمینه چاپ دلار وجود نداشته تا از این طریق، منابع مالی لازم جهت رفع کسری تجاری خود را از طریق سایر کشورها تامین نماید. از انجا که قرض دادن پول در سطح جهانی به دلار انجام می پذیرد، کشورهای قرض گیرنده بحران زده ای که با کسری تجاری مواجه اند، همیشه گرفتار بدهی هایی به دلار هستند که توان بازپرداخت آن را ندارند. مسائل فوق الذکر توام با کنترل ایالات متحده بر سازمان های مالی جهانی از جمله: صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و بانک جهانی نشان می دهد که: چگونه اقتصاد جهانی، کشورهای کمتر توسعه یافته را به حاشیه می راند. به سوی جهانی حرکت می کنیم که در آن، تهیه و کنترل مسائل اساسی همچون: مراقبت های پزشکی، رفاه، مستمری، آموزش و پرورش، غذا و آب در دست شرکت های امریکایی است. توانایی کشورهای در حال توسعه در زمینه دسترسی عمومی به خدمات اجتماعی اساسی به صورتی سیستماتیک و ظالمانه تضعیف شده است. این مسئله بیانگر آن است که چرا فقر مطلق در دهه های اخیر افزایش یافته و شکاف میان فقیر و غنی، در حال حاضر، به صورت غیر قابل تصوری عمیق و عمیق تر شده است. حقیقتا که امریکا، نان را از دهان مردم کشورهای در حال توسعه بیرون می کشد. 
 
از لحاظ سیاسی، دو فرایند هم زمان سبب کاهش انتخاب ها و تقلیل آزادی های بقیه جهان است: فرایند توسعه و گسترش تاثیر و نفوذ امریکا- به وسیله رژیم های اقتصادی فراملی و سرمایه گذاری های چند ملیتی- و فرایند دوم، تجمع قدرت موسسات فرضا چند جانبه مانند: بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی در ایالات متحده است. این فرایند را به طور هم زمان، می توان به عنوان فرایند تلفیق کشورهای جهان در یک ساختار مبتنی بر سلسله مراتب مفروض داشت. جهان در حال یکپارچگی در یک هرم انعطاف ناپذیر و زره پوش است. کشورهایی که در قسمت تحتانی هرم قرار دارند، نه تنها از لحاظ اقتصادی محروم، بلکه از لحاظ سیاسی نیز کنترل شده و لذا موجودیت سیاسی آن ها به همان اندازه واقعیت اقتصادی شان به مخاطره افتاده است. 
 
علاوه بر این مباحث، جهانی شدن تحت رهبری امریکا موجبات فضای فرهنگی را فراهم آورده است. حتی آن هایی که از لحاظ سیاسی محروم ترین و از لحاظ اقتصادی فقیرترین مردم جهان محسوب می شوند نیز به دنبال ابزار فرهنگی و نیز تحقق فرهنگ خود هستند. اما دنیای هرمی شکل موجودیت آن ها را به سختی می پذیرد، چه رسد به این که، ابراز نظر کامل و شکوفایی فرهنگ های غیر غربی را برتابد. کاملا واضح است که فضایی برای موجودیت تفاوت (فرهنگی) که خواهان عملکرد بر اساس شرایط و مقوله های مد نظر خود است، وجود ندارد. 
 
بنابراین، موجودیت- فیزیکی، سیاسی و فرهنگی- کشورهای در حال توسعه، فی نفسه به یک معضل مبدل شده است. همانند قهرمانان فیلم نفرت، مردم کشورهای جهان سوم از شرایط زندگی خود ناراضی هستند. آن ها امریکا را متهم اصلی و عامل استمرار گرفتاری های خود مفروض داشته و لذا نوک پیکان خصومت خود را به سوی امریکا نشانه رفته اند. 
 
سازمان های جهانی در خدمت اهداف امپریالیسم آمریکا
 
این قدرت مطلق فناوری آمریکاست که آن را قادر می سازد به عنوان ابرقدرت عمل کند. در جهانی به شدت متصل که روزانه 5/1 تریلیون دلار دست به دست می شود، تمام موفقیت ها از آن کسی خواهد بود که عنان فناوری و نیز اطلاعات را به دست داشته باشد و همه اینها به یک ابرامپریالیسم ارتقا یافته جدید منتهی می شود.
 
ایالات متحده ابرقدرتی و ابرامپریالیسم تکنولوژیک خود را علاوه بر سازمان جهانی تجارت در عرصه هایی چون صندوق بین المللی پول و بانک جهانی نیز اعمال می کند. این امر دو دلیل عمده دارد: یکی آنکه سازمان تجارت جهانی، صندوق بین المللی پول و بانک جهانی غیرشفاف ترین و غیردموکراتیک ترین نهادهای جهانی هستند. پنهان کاری موجود در فرایند تصمیم گیری این نهادها آنها را تبدیل به سازمان هایی ایده آل برای در اسارت نگه داشتن بقیه جهان رنج دیده می کند. دوم اینکه هم سازمان تجارت جهانی و هم صندوق بین المللی پول ساز و کارهای موثری برای اجرای تعهدات به ویژه تعهدات کشورهای در حال توسعه دارند: سازمان تجارت جهانی از طریق تهدید به تلافی علیه صادرات کالاهای آنها و صندوق بین المللی پول از طریق وضع شروط وام که به صورت بی رحمانه ای تحمیل می شوند. ایالات متحده این ساز و کارها را بدان منظور مورد استفاده قرار می دهد تا کشورهای در حال توسعه را در مسیر اهداف خود نگه دارد و با از میان برداشتن موانع موجود و اعطای تشویق های مثبت پیشبرد اهداف شرکت های چندملیتی اش را تسهیل کند. از طریق کنوانسیون تحمیلی ایالات متحده، سمت های عمده در هر سه سازمان مذکور در اختیار ایالات متحده و اروپایی ها قرار دارند. وقتی که اولین فرد از سوی کشورهای در حال توسعه، سوپاچای پانیتچ از تایلند به عنوان کاندیدای بالقوه جهت ریاست سازمان تجارت جهانی مطرح شد، همه معادلات به هم ریخت. بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، اقدام به تهدید سازمان مبنی بر توقف دائمی فعالیت های خویش کرد مگر آنکه کاندیدای انتخابی ایالات متحده مورد پذیرش قرار گیرد. وی توضیح داد «معیار ارزیابی کاندیداها به موضع گیری آنها در رابطه با موضوعات مهم برای ایالات متحده بستگی دارد» جای شگفتی نیست که بنابر این گزارش گروه مطالعاتی سازمان ملل در نشریه فایننشال تایمز، «سازمان تجارت جهانی، کابوس کشورهای در حال توسعه» نامیده شده است. فعالیت های این سازمان منعکس کننده دستور کاری است که تنها در خدمت ارتقای منافع صاحبان شرکت هایی است که پیش از این انحصار قلمرو تجارت جهانی را در دست گرفته اند و به تعبیر مجله اکونومیست، سرلوحه تجاری موسسه یعنی «سرمایه و بانک تبدیل به ابزار واضحی برای سیاست خارجی غربی ها به ویژه ایالات متحده شده اند» همه اینها بدین معنی است که کارکردهای اقتصاد جهانی در راستای منافع ایالات متحده و گروه 8 است که رهبری آن نیز در دست ایالات متحده است. کارکرد این اقتصاد جهانی برای کشورهای در حال توسعه به معنای تداوم ترتیبات ساختاری است که منجر به ثبیت وضعیت نامساعد آنها می شود. «توسعه» به ندرت چیزی فراتر از این خواهد بود که کشورهای در حال توسعه اقدام به واردات فناوری های گرانقیمت و – اغلب از رده خارج- از ایالات متحده و سایر کشورهای صنعتی کنند. اغلب این تکنولوژی ها با تحلیل بردن تکنولوژی های محلی و قابیت های کارخانه های قدیمی به حاشیه ای تر کردن فقرا منجر می شود. با این اوصاف باید گفت مصائب فقیرترین ها نتیجه مستقیم منافع شخصی ثروتمندترین هاست. (ص 99 و 100)
 
قیمت برق در کالیفرنیا بسیار بااهمیت تر از سلامت جهانی است
 
اگر [همانگونه که در فیلم های هالیوودی تصویر می شود] جهان همان ایالات متحده باشد، باید مشکلات زیست محیطی دنیا از منظر ایالات متحده نگریسته شود. مجادلاتی که پروتکل کیوتو را در بر گرفته، این مسئله را به وضوح نشان می دهد. این پروتکل در سومین جلسه کنفرانس کنوانسیون چارچوب سازمان ملل در تغییرات آب و هوایی (UNFCCC) در کیوتوی ژاپن، روز 11 دسامبر 1997 برگزار شد که اهداف مشخصی را برای کاهش آلودگی های دی اکسید کربن مشخص کرده بود. دی اکسید کربن که توسط وسایل موتوری صنایعی که سوخت های فسیلی می سوزانند تولید می شود، مسبب اصلی تغییرات آب و هوایی و گرم شدن کره زمین به شمار می روند. این موافقت نامه اعلام می دارد که کشورهای صنعتی موظف به کاهش آلاینده ها تا سال 2012 به متوسط 5.2 درصدی سطح سال 1990 هستند. اما این اهداف از کشوری به کشور دیگر متفاوت اند. 15 کشور اتحادیه اروپا موظف به کاهش 8 درصدی آلاینده ها برای دوره 2008 تا 2012 هستند. در مارس 2001، برای ترساندن جامعه بین المللی، حکومت ایالات متحده اعلام کرد که پروتکل کیوتو را اجرایی نخواهد کرد چرا که این پیمان ابزار مناسبی برای مدیریت چالش تغییرات آب و هوایی در سطح جهانی نیست، بنابراین کل فرآیند این پروتکل را به خطر انداخت. در جای خود، دولت بوش سیستم «کلاه و تجارت» را که مطابق با آن برای سه آلاینده عمده محدودیت قائل می شد، معرفی کرد که شامل دی اکسید کربن نمی شود، مطابق با طرح بوش تولید یک تن آلودگی مجاز شمرده می شود در حالی که پروتکل کیوتو ناظر بر کاهش اجباری آلودگی است. با توقف این تولید شرکت ها این اجازه نامه ها را برای استفاده در آینده یا برای مبادله با سایر تجارت ها نگاه خواهند داشت. اتحادیه اروپا تخمین زده است که طرح بوش، به ایالات متحده این اجازه را خواهد داد تا میزان آلودگی خویش را به بیش از 33 درصد برساند!
 
واکنش دنیا به پیشنهاد ایالات متحده یکپارچه بود. محمد الصبان، مشاور انرژی عربستان سعودی، گفت که جملات رئیس جمهور بوش «اعلام مرگ پروتکل کیوتو بود». وزیر محیط زیست سوئد، کیلر لارسن، نیز اعلام کرد: «هیچ کس حق ندارد از مرگ پروتکل کیوتو سخن بگوید». رئیس کمیسیون اروپا، رومانو پرودی، اعلام کرد: «پاره کردن این تواق و حرکت در مسیر مخالف، اشتباه حزن انگیزی است». رئیس جمهور بوش پاسخ داد: «من به دیدگاه شما احترام می گذارم، اما این موضع ایالات متحده است چون که این حق ایالات متحده است». و برای روشن تر شدن مطلب، وی اضافه کرد: « ما کاری نخواهیم کرد که به اقتصادمان صدمه بزند. چرا که چیزی که قبل از هر چیز حائز اهمیت است مردمی هستند که در ایالات متحده زندگی می کنند». رئیس جمهور بوش در نامه به برخی از سناتورهای جمهوری خواه ایالات متحده، که وی را به خروج از تعهدات کیوتو ترغیب می کردند، برای تصمیم خویش دلایلی را برشمرد. بازنگری جدید دپارتمان انرژی به این نتیجه رسیده است که تنظیم دی اکسید کربن به صورت معناداری منجر به قیمت های برق بالاتری خواهد شد. و او نمی خواست کاری کند که به مصرف کنندگان آمریکایی طی دوران کمبود برق، ضرر رساند. بنابراین قیمت برق در کالیفرنیا بسیار بااهمیت تر از سوراخ شدن لایه اوزون، ذوب شدن یخ های قطبی و افزایش دمای جهانی است که به تغییرات آب و هوایی منجر شده است. نه تنها نیازهای ایالات متحده بسیار مهم تر از بقیه دنیا است، بلکه همه خطراتی که کل سیاره زمین را در معرض تهدید قرار دهند باید تابع میل مصرف کنندگان آمریکایی باشند.
منبع: رجانیوز


تغییر شرایط توافقنامه ژنو
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 9:1 عصر

طرح کنگره آمریکا برای تغییر شرایط توافقنامه ژنو و پارامترهای مذاکره با ایران

چند نماینده کنگره آمریکا با انتشار بیانیه‌ای خواستار تنظیم مجدد شرایط توافق هسته‌ای میان ایران و گروه 1+5 شدند و شروط سنگینی را برای توافق نهایی تعیین کردند.

خبرگزاری فارس: طرح کنگره آمریکا برای تغییر شرایط توافقنامه ژنو و پارامترهای مذاکره با ایران

 

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اینترنتی کنگره آمریکا، چند نماینده کنگره آمریکا از جمله «پیتر روسکام» سناتور ایالت ایلینویز، «ریچارد مک کول» سناتور جمهوریخواه ایالت تگزاس، «جن گرین» و سناتور «دانیل لیپینسکی» روز پنج شنبه با انتشار بیانیه‌ای خواستار تنظیم مجدد شرایط توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 که اواخر ماه قبل میلادی در ژنو به دست آمد، شدند.

در جلسه ای که روز پنج شنبه میان نمایندگانی از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و به ریاست پیتر روسکام تشکیل شد از دولت باراک اوباما و دیگر کشورهای غربی خواسته شده است که پارامترهای مذاکره با ایران تغییر کند.

براساس نسخه‌ای از این طرح که در اختیار پایگاه «واشنگتن فری بیکن» قرار گرفته ‌است، در این بیانیه تصریح شده است که ایران باید به طور کامل همه تاسیسات غنی سازی خود را برچیند و ساخت موشکهای پیشرفته را متوقف کند، از حمایت از سازمانهای تروریستی دست بردارد و نقض حقوق بشر را کاهش دهد. این بیانیه می افزاید، گروه 1+5 باید در صورتی توافق نهایی با ایران را امضا کند که این شرایط به دست آمده باشد.

توافق ژنو که به ایران اجازه تداوم غنی سازی اورانیوم را می‌دهد به طور گسترده‌ مورد انتقاد اعضای کنگره قرار گرفته است.

بیانیه نمایندگان کنگره آمریکا همچنین تصریح می‌کند که ایران باید به طور کامل تولید سانتریفیوژ را متوقف کند و رآکتور آب سنگین اراک را برچیند.

ایران و 5 عضو دایمی شورای امنیت سازمان ملل، یعنی آمریکا، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس به اضافه آلمان، 24 نوامبر در ژنو سوئیس به توافقی موقت درباره برنامه هسته‌ای تهران دست یافتند. این توافق زمینه را برای دستیابی به توافقی جامع درباره اختلاف یک دهه‌ای غرب با ایران بر سر برنامه انرژی هسته‌ای جمهوری اسلامی فراهم می‌کند.

این بیانیه درحالی منتشر می‌شود که وزارت خزانه داری آمریکا 19 فرد و شرکت جدید را در لیست سیاه تحریمهای خود قرار داده است.

ایران با انتقاد شدید از این اقدام کاخ سفید آن را در تضاد با روح توافقنامه ژنو خوانده و از واشنگتن خواسته به بازی دوگانه خود پایان دهد.

منبع: فارس نیوز



فریب لبخندها و دست دادن ها
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 7:12 عصر

 

آیت‌الله موحدی‌کرمانی در خطبه‌های نمازجمعه تهران:
دیپلمات‌ها فریب لبخندها و دست ‌دادن‌ها را نخورند/ مراقب رشد علف‌های هرز در فرهنگ باشیم

خطیب موقت جمعه تهران با بیان اینکه مذاکرات فرصت خوبی است تا آقایان زیبایی‌های انقلاب اسلامی را به دنیای غرب نشان دهند، گفت: ‌تیم مذاکره‌کننده باید به غرب بفهماند ایران‌هراسی امری غلط است و مبنای حکومت اسلامی رأفت و محبت به همه است.

خبرگزاری فارس: دیپلمات‌ها فریب لبخندها و دست ‌دادن‌ها را نخورند/ مراقب رشد علف‌های هرز در فرهنگ باشیم

 

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی امام جمعه موقت تهران در خطبه‌های نماز عبادی سیاسی جمعه این هفته، با اشاره به ولادت امام کاظم(ع)، شهادت آیت‌الله دستغیب و شهادت دکتر مفتح تصریح کرد: روز شهادت دکتر مفتح به عنوان روز وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده که این به دلیل حرکت ارزنده این عالم بزرگوار در رها کردن حوزه با وجود برخورداری از جایگاه و آمدن به دانشگاه است.

امام جمعه موقت تهران به دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر معظم انقلاب اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری فرمودند فرهنگ و ارزش‌های فرهنگی هر ملت بیانگر هویت آن ملت است و در همین زمینه تاکید داشتند که اقتصاد و سیاست در ذیل و حاشیه و اصل فرهنگ است.

وی با بیان اینکه مسئولان باید به اهمیت فرهنگ توجه ویژه داشته باشند، یادآور شد: همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند باید برای همه موضوعات فرهنگی اعم از اقتصادی، علمی، سیاسی و اجتماعی پیوست فرهنگی ایجاد شود.

آیت‌الله موحدی کرمانی با اشاره به هدایت و نظارت بر مقوله فرهنگ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: باید مراقب باشیم که علف‌های هرزه در فرهنگ رخنه نکند و آسیب نزند. از این رو مردم و مسئولان باید ساعی و کوشا باشند.

خطیب موقت تهران با اشاره به تلاش دشمن برای انحراف مسلمانان از فرهنگ اصیل دینی خاطرنشان کرد: ما باید فضای کشور خود را از برنامه‌های خوب، ارشاد گونه و تذکر پر کنیم؛ پیشنهاد بنده این است که وزارت ارشاد یک سی‌دی بسیار متین و منطقی را در اختیار مغازه‌داران و خانواده‌ها قرار دهد تا فضای جامعه از این تذکرات پر شود.

وی ادامه داد: در حال حاضر ممکن است اگر یک نفر متعرض شود اوباش برای او مزاحت ایجاد کنند در حالی که اگر فضای جامعه از این ارشاد و هدایت‌ها پر شود، خواهیم دید در فرصتی کوتاه به خواست خدا فرهنگ ما از این وضعیت بدی که بدحجاب‌ها دارند، تغییر می‌کند.

آیت‌الله موحدی کرمانی در ادامه با اشاره به مذاکره هیئت ایرانی با کشورهای 1+5 تصریح کرد: البته خود هیئت ایرانی انقلابی، متدین و بیدار است اما بنده تذکرات چند نکته را عرض می‌کنم.

خطیب موقت تهران بر این اساس پیشنهاد کرد که تیم مذاکره کننده ایرانی زیبایی‌های انقلاب اسلامی را در کنار مذاکرات به دنیای غرب نشان دهد و به آنها بفهماند ایران هراسی موضوع غلطی است و به آنها نشان دهد مبنای حکومت اسلامی رأفت و مهربانی به همه بخصوص غیر مسلمانان است.

وی با تاکید بر اینکه باید شگردهای طرف مقابل را شناخت و فریب لبخندها و دست‌دادن‌ها را نخورد، یادآور شد: مشکل اصلی آمریکا با ما هویت اسلامی ماست. از این رو راه پرپیچ و خمی در پیش روست و باید عزت، حکمت و مصلحت را در نظر گرفت و درحفظ آرمان‌ها و منافع حیاتی کوشا بود.

آیت‌الله موحدی کرمانی در ادامه با بیان اینکه مبارزه، برنامه‌های متنوعی دارد، تصریح کرد: گاهی یک رزمنده در میانه جنگ شمشیر می‌زند و گاهی سر خود را زیر سپر می‌گیرد از این رو باید در هنگام خود نرمش و در موقع مناسب، قهرمانانه عمل کرد.

امام جمعه موقت تهران با تاکید بر اینکه نباید از آرمان‌ها و اصول کوتاه آمد و هر گونه توافق و همکاری نباید بر سر این اصول باشد، افزود: اگر امتیازی می‌دهیم باید به طور مساوی امتیاز بگیریم و حسن نیت در این زمینه غلط است چرا که دشمن، دشمنی می‌کند و مردم نیز اجازه نمی‌دهند تاریخ پردرد و رنج ملت ایران فراموش شود.

وی با بیان اینکه ما هر چه بیشتر امتیاز دهیم عطش آمریکا و 1+5 نیز بیشتر می‌شود و بهانه جدیدی برای آنها به وجود می‌آید، گفت:‌ما دیدیم که هنوز مرکب توافق خشک نشده است، زیر همه چیز می‌زنند و حق غنی‌سازی را انکار می‌کنند، حتی با کمال پررویی گفتند همه گزینه‌ها حتی گزینه نظامی روی میز است و می‌گویند به رئیس‌جمهور ایران اعتماد نداریم؛ ایرانی‌ها هم به شما بی‌اعتماد هستند.

امام جمعه موقت تهران خطاب به آمریکایی‌ها گفت ادب را مراعات کنید و بر همین اساس یادآور شد: برخی فکر می‌کنند پایبندی به اصول و ارزش‌ها مانع از رسیدن به توافق است اما هر چه پایبندی ما به این اصول بیشتر باشد هیبت ایران برای طرف مقابل بیشتر می‌شود.

وی ادامه داد: وقتی دشمن اینگونه رفتار می‌کند ما باید در حل مشکلات خود و به ویژه مشکلات اقتصادی به درون توجه کنیم چرا که ما از نیروی انسانی ارزنده، جوانان انقلابی و ظرفیت فراوانی برخوردار هستیم.

آیت‌الله موحدی کرمانی با بیان اینکه دشمن می‌گوید ما حق غنی‌سازی ایران را قبول نداریم و این باید به صفر برسد، تاکید کرد: این در حالی است که حق غنی‌سازی حق مسلم ماست.

امام جمعه موقت تهران گفت: دشمن می‌گوید ما از تحریم‌ها کم نمی‌کنیم، به درک که کم نمی‌کنید ما خودمان را مجهز می‌کنیم و مچ شما دزدان را می‌گیریم؛‌بلوکه کردن پول ایران دزدی است آیا شما به این دزدی افتخار می‌کنید؟

«با کمال پررویی می‌گویند فعلا از این پولی که دزدیده‌ایم، 4 میلیارد دلار آن را آنهم اقساطی نه به صورت نقد به شما می‌دهیم. لذا از این پررویی‌ها زیاد است اما عجیب این است اوباما از شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل ابراز ناراحتی کرده بود در حالی که مردم ایران بیدار و باهوش هستند و جنایات 35 ساله آمریکا را فراموش نمی‌کنند.

وی با اشاره به این جمله تاریخی امام که آدم شدن آمریکا محال است،‌ادامه داد: روح سلطه‌طلبی با آمریکایی‌ها عجین شده و تا زمانی که آنها چنین غرور و مواضع غلطی دارند و متکبرانه سخن می‌گویند باید منتظر باشند که شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل کوبنده‌تر و رساتر ادامه پیدا کند.

آیت‌الله موحدی کرمانی همچنین با اشاره به حق تقوا اظهار داشت: حق تقوا سه جمله است؛ مطیع خدا بودن، به یاد خدا بودن و شکرگذاری نعمت‌های خدا را به جای آوردن.

امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه قرآن کریم انسان‌های ظاهربین را مذمت کرده است،‌افزود: قرآن نیز ظاهر و باطن دارد، همانطور که اهل بیت (ع) نیز دارای ظاهر و باطنی بودند و در رابطه با باطن همین بس که ما در زیارت آن بزرگواران می‌گوییم اراده خداوند از مسیر شما جریان پیدا می‌کند.

وی راه حفظ خود از گناه را توجه به باطن گناه دانست و یادآور شد: نباید حب دنیا که محل اقامت است، ما را فریب دهد چرا که ما را آورده‌اند تا از این مقطع حیات عبور کرده و سرمایه‌ای برای زندگی ابدی به دست آوریم.

آیت‌الله موحدی کرمانی با اشاره به برخورداری نماز و عبادات از ظاهر و باطن، تاکید کرد: شکر اتفاق کربلا توسط حضرت زینب (س) را نیز نباید فقط در ظاهر دید چرا که به دنبال شهادت،عزت،افتخار،نابودی و ذلت دشمن است از این رو الگوی عبودیت، امام حسین (ع) هستند.

منبع: فارس نیوز

 



کلمات کلیدی : مرگ بر امریکا
اجازه نمیدهیم
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 7:9 عصر

شرمن: سیاست ما در قبال ایران تغییر نکرده/اجازه نمی‌دهیم صادرات نفت ایران افزایش یابد

معاون وزیر خارجه آمریکا و سرپرست تیم مذاکره کننده این کشور در گفت‌وگوهای هسته‌ای بین ایران و 1+5 مقابل کمیته بانکی سنا حاضر شد و درباره توافق ژنو توضیحاتی ارائه داد.

خبرگزاری فارس: شرمن: سیاست ما در قبال ایران تغییر نکرده/اجازه نمی‌دهیم صادرات نفت ایران افزایش یابد

 

به گزارش خبرگزاری فارس، وندی شرمن، معاون وزیر خارجه آمریکا و سرپرست تیم مذاکره کننده این کشور در مذاکرات هسته‌ای بین ایران و کشورهای 1+5 در یک جلسه استماع مقابل «کمیته بانکداری، مسکن و امور شهری» مجلس سنا حاضر شد.

خانم شرمن در این جلسه استماع تحریم‌ها را عامل آمدن ایران پای میز مذاکره عنوان کرد، اما گفت که در این میان آزمودن نیت‌ها و مقاصد ایران هم اهمیت دارد.

وی در ادامه گفت که در این جلسه درباره حقایق توافق هسته‌ای ژنو صحبت خواهد شد تا نمایندگان بتوانند خودشان درباره مزایای آن قضاوت کنند.

این مقام آمریکایی برخی از مفاد «طرح اقدام مشترک» ژنو که مورد توافق ایران و 1+5 قرار گرفت را بر شمرد و گفت که این طرح راه را برای یک توافق جامع با ایران باز می‌کند.

شرمن گفت که این طرح وقتی از چند هفته دیگر به اجرا درآید پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را متوقف می‌کند، آن را در برخی از جنبه‌های مهم به عقب باز می‌گرداند و نظارت‌های بی‌سابقه‌ای را بر برنامه هسته‌ای ایران اعمال خواهد کرد.

معاون وزیر خارجه آمریکا در ادامه افزود: «در کل، این اقدامات توانمندی ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای را محدود کرده و اعتماد ما به توانایی‌مان برای کشف هر گونه حرکت به سمت انحراف برنامه ایران به سمت یک برنامه مخفی بالا می‌برد.»

این مقام آمریکایی گفت جزئیات طرح اقدام مشترک نشان می‌دهند که چرا ایران نمی‌تواند در برنامه‌اش به سمت مقاصد مخفیانه پیش برود. به گفته وی تعهد ایران مبنی بر تعلیق غنی‌سازی اورانیوم، عدم ساخت تجهیزات جدید غنی‌سازی، توقف تمامی فعالیت‌های غنی‌سازی بالای پنج درصدی، خنثی‌سازی ذخایر اورانیوم 20 درصدی و موارد دیگری از این دست از جمله مفاد این طرح هستند که جلوی نظامی شدن برنامه هسته‌ای ایران را می‌گیرد.

شرمن در ادامه گفت: «اما برخی به درستی پرسیده‌اند چرا ما باید به ایران اعتماد کنیم که به این تعهدات پایبند می‌ماند؟ همان‌طور که آقای کری گفته طرح اقدام مشترک مبتنی بر اعتماد نیست، بلکه مبتنی بر راستی‌آزمایی است ـ و مکانیسم‌های راستی‌آزمایی مطرح شده در این طرح بی‌سابقه هستند.»

وی به عنوان نمونه‌ای از این مکانیسم‌های راستی‌آزمایی به اجازه دسترسی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای بازرسی از تأسیسات نطنز و فوردو اشاره کرد و ادامه داد: «این مکانیسم‌های نظارتی خواهند توانست در سرتاسر چرخه سوخت هسته‌ای هشدارهای بیشتری از انحراف تجهیزات ایران به سمت مقاصد نظامی فراهم آورند و آنها بدون توافق به دست آمده در ژنو امکان‌پذیر نبودند.»

خانم شرمن در ادامه به تعهدات کشورهای 1+5 در برابر ایران اشاره کرد و گفت که این کشورها در قبال این اقدام‌های ملموس، کاهش محدود، موقت و برگشت‌پذیر تحریم‌ها را در نظر گرفته‌اند؛ این امتیازات، به گفته شرمن، در حالی اعطا می‌شوند که معماری نظام تحریم‌ها پابرجا می‌مانند: «و ما با قدرت اجرای این تحریم‌ها و تمامی تحریم‌های موجود را ادامه خواهیم داد.»

شرمن گفت: «برآورد ما این است که این کاهش محدود تحریم‌ها معادل تقریبا بین 6 تا 7 میلیارد درآمد برای ایران خواهد بود.»

این مقام وزارت خارجه آمریکا ممانعت آمریکا از افزایش صادرات نفتی ایران را مورد تأکید قرار داد و گفت: «بگذارید صریح بگویم. ما اجازه نخواهیم داد صادرات نفتی ایران افزایش یابد و با متحدان بین‌المللی‌مان همکاری خواهیم کرد تا اطمینان حاصل کنیم که آنها می‌دانند که هر نوع افزایش در خرید نفتی از ایران مشمول تحریم خواهد بود.»

شرمن در ادامه توضیحاتش درباره تحریم‌های ایران گفت که آمریکا به ایران اجازه دسترسی به 4.2 میلیارد دلار از اموال مصادر شده‌اش را خواهد داد اما این کار را به صورت ماهیانه و پس از راستی‌آزمایی اقدامات ایران درباره پایبندی به تعهداتش انجام خواهد داد.

سرپرست تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای آمریکا سخنانش را اینطور ادامه داد: «به خاطر داشته باشید، ایران همچنان ماهانه 4 تا 5 میلیارد دلار را به خاطر تحریم‌های نفتی ما از دست خواهد داد بنابراین این دسترسی به منابع مالی کمتر از یک ماه ضررهای ایران است.»

شرمن ادامه داد تعلیق تحریم‌های مربوط به طلا و فلزات گرانبها و صنایع خودروسازی ایران هم معادل تقریبا 1.5 میلیارد دلار درآمد برای ایران خواهد بود.

معاون وزیر خارجه آمریکا ادامه داد: «علاوه بر این، فقط به خاطر کمک به دانشجویان ایرانی تحصیل کننده در خارج از کشور ما دسترسی به حسابهای خارجی ایران برای انجام معاملات انسانی را تسهیل می‌کنیم. ما حتی قبل از طرح اقدام مشترک هم هیچوقت قصد نداشتیم مردم ایران را از کالاهای انسانی نظیر دارو و غذا محروم کنیم. در واقع، کنگره به طور آشکار انجام این معاملات را از تحریم‌ها معاف کرده است.»

وی افزود: «بعضی‌ها به غلط گفته‌اند که میزان کاهش این تحریم‌ها بیش از این بوده است بگذارید بار دیگر تأکید کنم. کل تخفیف در نظر گرفته شده در طرح اقدام مشترک به 6 تا 7 میلیارد می‌رسد و این مبلغ هرگز 20 میلیارد دلار یا 40 میلیارد دلار که برخی گزارش داده‌اند نیست.»

شرمن ادامه داد: «کل تخفیف در نظر گرفته شده برای ایران در طرح اقدام مشترک، بخش نه چندان زیادی از 100 میلیارد دلار ذخائر ارزی این کشور خواهد بود که به خاطر تحریم‌های مداوم ما دسترسی به آنها غیرممکن یا محدود شده است.»

وی همچنین تأکید کرد که ظرف این 6 ماه هم همچنان فشار بر اقتصاد ایران از طریق اجرای تحریم‌ها ادامه خواهد یافت.

معاون وزیر خارجه آمریکا در امور سیاسی در ادامه سخنانش ضمن تأکید بر اینکه دولت درباره تخطی از قوانین تحریم‌ها «گوش به زنگ» خواهد بود گفت: «در صورتی که ایران نتواند تعهدات مورد توافقش در ژنو را به اجرا درآورد، ما آماده خواهیم بود تا با همکاری کنگره تحریم‌ها را افزایش دهیم. در چنین موقعیتی ما آماده خواهیم بود تا تأثیر تحریم‌ها را افزایش دهیم زیرا ما احتمالاً حمایت جامعه جهانی که برای افزایش فشار ضروری است را هم خواهیم داشت.»

وی، علی‌رغم این گفت: «اما اعمال تحریم‌های جدید در حال حاضر وعده‌های ما و گام اولیه ما که در بالا گفته شد را از مسیر خارج می‌‌کند، ما را از متحدانمان جدا می‌کند و با خطر بر هم زدن انسجام بین‌المللی که برای به هدف رسیدن تحریم‌ها ضروری بوده‌‌اند، همراه است.»

شرمن درباره توافق هسته‌ای ژنو گفت برای درک مزایای این توافق باید آنچه بدون این توافقنامه به آن می‌رسیدیم و آنچه به آن نمی رسیدیم را مقایسه کنیم: ایران می‌توانست هزاران سانتریفیوژ دیگر نصب کند، سانتریفیوژهای نسل بعدی را نصب کند، در مسیر تولید پلوتونیوم در رآکتور آب سنگین اراک حرکت کند و ذخایر اورانیوم 20 درصدی‌اش را افزایش دهد.

وی درباره مذاکرات کارشناسی بین ایران، کشورهای 1+5 و آژانس گفت که مهم است که این مذاکرات به صورت صحیح و مناسب انجام شوند.

شرمن در پایان سخنانش گفت: «بگذارید یک چیز را صریح بگویم: سیاست ما در ارتباط با ایران تغییر نکرده است. رئیس جمهور به صراحت گفته که به ایران اجازه نخواهد داد که به بمب دسترسی پیدا کند.»

شرمن ادامه داد: «ما همچنان با اقدامات ایران که مخل ثبات در منطقه است مقابله می‌کنیم. همچنان ایران را به خاطر حمایت از تروریسم مسئول می‌شناسیم. ایران همچنان در فهرست کشورهای حامی تروریسم و تحریم‌های ما باقی خواهد ماند.»

شرمن در پاسخ به سوالی در در مورد امکان وضع تحریم‌های جدید علیه ایران به بهانه تروریسم خاطر نشان کرد: «ما باید ببینیم ادبیات ویژه مورد استفاده در این تحریم‌ها چیست.»

شرمن افزود: «تنها تعهدی که ما در این توافق داده‌ایم این است که تحریم جدیدی در ارتباط با پرونده هسته‌ای وضع نکنیم.»

منبع: فارس نیوز



ببیند چه میکنیم
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 11:50 عصر

لاریجانی در اجلاس سالانه حزب مؤتلفه:
آمریکا زیر توافق بزند تا ببیند چه می‌کنیم

رئیس مجلس با تاکید بر اینکه قطعا ایران از قدرت‌های بزرگ موشکی در منطقه است، تصریح کرد: ما بازدارندگی را در سلاح‌های هسته‌ای نمی‌بینیم اما در توان دفاعی مشروع می‌دانیم.

خبرگزاری فارس: آمریکا زیر توافق بزند تا ببیند چه می‌کنیم/ نباید توان دفاعی خود را کم ببینیم
? گزارش تصویری مرتبط

-------------------------------

 

به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز در اجلاس سالانه حزب موتلفه اسلامی در سخنانی اظهار داشت: غربی‌ها نگران سلاح هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران نیستند، جیغ‌های بنفشی که می‌کشند به خاطر دستیابی ایران به فناوری هسته‌ای است، گاهی این موجودات بین‌المللی در الفاظشان می‌گویند که ظرفیت جمهوری اسلامی ایران بالا رفته و نفوذ بین‌المللی آن زیاد شده است.

وی با تاکید بر اینکه تکنولوژی هسته‌ای تراز کشور را افزایش می‌دهد،‌افزود:‌این حرکت ادامه می‌یابد و این موضوع، از مسائل استراتژیک کشور است، سال‌ها در فضای این امور بوده‌ام و باید بگویم غالب مسائل استراتژیکی که توان کشور را بالا برد، با هدایت رهبر معظم انقلاب بود و این هم از نعمت‌هایی است که ساختار حکومت ما دارد.

وی تاکید کرد: پیشرفت‌های دفاعی ما بسیار ارزشمند است و اینکه دیگران نگران هستند دلیل بر این نمی‌شود که آورده خودمان را کم ببینیم.

وی با تاکید بر اینکه قطعا ایران از قدرت‌های بزرگ موشکی در منطقه است، تصریح کرد: این ظرفیت مهم دفاعی است و دلیلی هم ندارد که آن را پنهان و پوشیده کنیم چون افرادی که باید بدانند، می‌دانند، یک کشور زمانی می‌تواند استقلال خودش را حفظ کند که توان بازدارندگی داشته باشد و ما بازدارندگی را در سلاح‌های هسته‌ای نمی‌بنییم اما در توان دفاعی مشروع میدانیم، نیروهای دفاعی ما یک نیروی دفاعی ورزیده است، ما با مانور، تبدیل به نیروی دفاعی نشدیم بلکه جنگ کردیم، دفاع جانانه‌ای کردیم در حالیکه همه کشورها برای شکست جمهوری اسلامی ایران جمع شده بودند، ولی ما پیروز شدیم.

وی تاکید کرد: کشورهای عربی در زمان جنگ عراق با ایران خیلی فضاحت کردند و 100 میلیارد دلار به عراق کمک کردند و تنها دو یا چند کشور از عراق حمایت نمی‌کردند باید بدانیم ایران در این شرایط دفاع کرد بنابر این ما نیروی کارآزموده‌ای داریم، هم از نظر امکانات و هم از نظر نیروی شخصی.

رئیس مجلس بر همین اساس یادآور شد: از نظر توانمندی اقتصادی نیز باید بدانیم کارهای زیربنایی خوبی در کشور ما انجام شده البته در چند سال گذشته اشتباهی مرتکب شدیم و به نظرم فرمان اقتصاد درست عمل کرد ولی ایران بالقوه دارای استعداد خوبی است، اگر دولت جدید به این ظرفیت‌ها توجه کند، خیلی می‌تواند ظرفیت اقتصاد کشور را پیش ببرد باید بدانیم پایه‌های خوبی گذاشته شده است.

رئیس دستگاه قانونگذاری کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از نکات دیگر که باید مدنظر داشته باشیم، ظرفیت ایران در مسائل منطقه‌ای است، ما این موضوع را نمی‌توانیم پنهان کنیم، الهام بخشی انقلاب اسلامی در منطقه تاثیر گذاشته و ما به آن افتخار می‌کنیم، ما از اینکه حزب‌الله لبنان یک نیروی مقاومی است که توانست کمر رژیم صهیونیستی را بشکند؛ خوشحالیم و به آن افتخار می‌کنیم و حتما به حزب‌الله کمک می‌کنیم چون یک ظرفیت منطقه‌ای است.

وی ادامه داد: حزب‌الله برای اسلام و همه کشورهای عربی منطقه آبرو ایجاد کرد، 60 سال رژیم صهیونیستی بر سر این کشورها زد اما آنها نتوانستند کاری انجام دهند ولی یک گروه مجاهد توانست کمر اسرائیل را بشکند.

لاریجانی با تاکید بر اینکه جنگ 33 روزه بسیار پندآموز است متذکر شد: نباید این موضوع را دست کم گرفت، آن عربده کشی‌های سیاسی که آن زمان انجام می‌شد، و به لبنان حمله کردند، با این تصور بود که فکر می‌کردند کار را به اتمام رساندند ولی بعد از 3 هفته خودشان در جنگ 33 روزه به التماس افتادند که آتش بس شود؛‌ یکی از رهبران اروپایی آن زمان در سفری که بنده به کشورهای اروپایی داشتم می‌گفت این اولمرت، یک جنازه سیاسی است.

لاریجانی یادآور شد: فلسطینی‌ها با کمک جمهوری اسلامی ایران توانستند در جنگ 22 روزه مقاومت کنند و شکست دیگری را بر رژیم صهیونیستی وارد کنند.

وی با اشاره به جنگ سوریه گفت: در جریان همین جنگ ماجراجویانه سوریه، یکی از وزرای خارجه کشورهای منطقه همان اوایل به ایران آمده بود و ما به او توضیح دادیم که سوریه مثل کشورهای دیگر نیست و یک کشور پیشرو در مقاومت است. اما او گفت دو هفته دیگر کار این کشور تمام می‌شود ولی هم اکنون سه سال از آن زمان گذشته بنابراین این افراد با چه رویی می‌خواهند بگویند ما سیاستمداریم؟! آنها شرایط را نشناختند می‌خواستند این سد را از جلوی پای رژیم صهیونیستی بردارند اما نتوانستند.

لاریجانی با اشاره به حمله آمریکا به عراق گفت:‌آمریکا با این اقدام دچار مشکلاتی شد اما جمهوری اسلامی ایران در آن زمان یک حرکت متین و دارای استراتژی روشنی داشت، ما از مردم مظلوم دفاع کردیم و این یک آورده‌ای برای صحنه بین‌المللی داشت، وقتی آمریکا عراق را اشغال کرد، ما مخالفت کردیم و جمهوری اسلامی ایران در آن شرایط ایستادگی کرد و اگر ما ایستادگی نمی کردیم، نه تنها به خودمان لطمه می‌خورد بلکه کل صحنه دچار دیکتاتوری بین‌المللی می شد و آمریکایی‌ها تصور می‌کردند کار تمام شده است. ولی ما آن زمان سایه یک دیکتاتوری بین‌المللی و شرش را از سر همه بشریت کم کردیم و این خدمت بزرگ جمهوری اسلامی ایران بود و کسانی که باید بفهمند می‌فهمند.

به گفته وی، غربی‌ها متوجه شرایط شده‌اند و می‌دانند بدون جمهوری اسلامی ایران نمی‌توانند در منطقه کاری انجام دهند و کار را خراب می‌کنند، بنابراین ما چنین ظرفیتی داریم و باید افراد عاقل در سیاست آنها را مدنظر قرار دهند و اشکالات آنها را برطرف کنند.

رئیس مجلس در ادامه خاطرنشان کرد: باید بدانیم برای ایجاد ظرفیت‌های کشور زحمات زیادی کشیده شده و این ظرفیت‌ها متعلق به همه ملت است، باید بدانیم یک بخش مهمی از اشکالات ما مربوط به اقتصاد است، من در حکمت جمهوری اسلامی ایران در شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی تردید ندارم که راه درست همین است، حرف‌هایی که بعضی مسوولان آمریکایی راجع به مسائل هسته‌ای می‌زنند، زیاده سخن گویی است، ما یک توافقی در ژنو کردیم، آنها اگر جرات دارند زیر این توافق بزنند تا ببیند ما چه می‌کنیم، بالاخره شما یک حرفی زدید و تعهداتی دادید.

وی افزود:‌ این مسئله انشاءالله حل می‌شود و این طور نیست که تصور کنند می‌توانند ایران را فریب دهند،‌کاملا زیر ذره‌بین ایران هستند و در مرحله بعدی باید درست عمل کنند اما آنچه مهم است بخش اقتصاد کشور ماست، باید بدانیم نقطه ضعف‌مان چیست، قسمت کمی از شرایط مربوط به تحریم‌هاست و من امروز هم این موضوع را مطرح می‌کنم.

وی ادامه داد: چند روز پیش وزیر اقتصاد در هیئت رئیسه گزارشی به ما داد و گفت تقریبا مجموع بدهی‌های دولت بالغ بر 150 تا 160 هزار میلیارد است باید پرسید این آیا این بدهی‌ها مربوط به تحریم‌هاست؟ اینکه 400 هزار میلیارد تومان پروژه عمرانی کلنگ بزنید و 10 هزار میلیارد تومان بودجه داشته باشیم، این عاقلانه است؟ این پروژه‌های عمرانی اگر بخواهد به اتمام برسد، 60 تا 70 سال طول می‌کشد. چه کسی گفت کلنگ بزنید؟ آدم باید لقمه را به اندازه دهنش بردارد.

وی با اشاره به اجرای نادرست قانون هدفمند سازی یارانه‌ها،‌گفت:آیا قانون گفته بود که اینگونه عمل کنند که به تولید کشور لطمه بخورد؟ درست عمل نکردند و تولید کشور لطمه خورد. بسیاری از صنایع داخلی ما اصلا کاری به خارج ندارند، اگر تسهیلات به آنها داده شود، کارشان راه می‌افتد این موارد چه ارتباطی به تحریم‌ها دارد.

به گفته وی اولین مسئله‌ای که یک بیمار می‌تواند با استفاده از آن خودش را علاج کند،‌این است که بپذیرد بیمار است. بنابراین ما هم باید درد خودمان را در کشور درست تشخیص دهیم و مشکلات را بپذیریم تا بتوانیم آنها را حل کنیم.

وی با اشاره به سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی تصریح کرد:‌این اصل آیا آن طور که رهبر معظم فرمودند اجرا شد؟ آیا گفته شده بود از دولت بگیریم و به دستگاه‌های دیگر دولتی بدهیم؟ سه نیروگاه را از وزارت نیرو گرفتند و به وزارت دفاع دادند آیا این اجرای اصل 44 است؟ این بخش‌های اقتصادی را هم به جاهای شبه دولتی دادند، آیا مقصود این بود؟

وی در ادامه به سهام عدالت اشاره و تصریح کرد: مثلا مردمی که برگه سهام عدالت دارند احساس مالکیت می‌کنند؟ از این برگه پول بیرون می‌آید؟ آیا این مردم نقشی در اداره آن کارخانه دارند؟ چه زمانی بنا بود که این کشور این گونه اداره شود؟ سیاست‌های اصل 44 که رهبر انقلاب دادند، یک هدف بزرگ داشت یعنی به دنبال مردمی شدن پایه‌های اقتصاد کشور بود آیا واقعا الان مردمی شده است؟ اتفاقا راه نجات کشور هم همین بود که مقام معظم رهبری فرمودند، باید این موارد اصلاح شوند، درد را باید شناخت و درست عمل کرد.

لاریجانی خاطرنشان کرد: برای حفظ سربلندی کشور، باید اقتصاد کشور حل شود که اقتصاد ما هم آسیب‌پذیر است و باید ترمیم شود. دولت جدید می‌گوید می‌خواهد به قانون عمل کند، ما باید به دولت در این راه کمک کنیم و اگر درست عمل نکرد او رانقد کنیم.

رئیس مجلس در ابتدای سخنان خود با اشاره به چهلمین روز درگذشت مرحوم عسکراولادی گفت: حزب موتلفه را یک حزب پایدار می‌دانم که در مسائل سیاسی همیشه راه روشنی را برای خودش ترسیم کرده است و حرکت او حرکت ریشه‌داری است، امیدوارم این دستاورد مرحوم عسکراولادی همچنان درخشندگی داشته باشد و در تقویت نیروی انسانی و سامان بخشی به امور سیاسی در کشور نقش خودش را ایفا کند.

لاریجانی خاطرنشان کرد: مرحوم عسگراولادی حدود نیم قرن در ساحت سیاسی کشور نقش آفرین بود و از جهات مختلف بر همه واجب است که این مرد بزرگ را بشناسیم.

وی گفت:‌مرحوم عسکراولادی یک سیاستمدار ریشه‌دار بود و این نکته مهمی است که در عرصه سیاست، افراد رفتار سنجیده و حکیمانه‌ای داشته باشند و طوفان نباشند، تفاوت یک سیاستمدار ریشه‌دار و یک سیاستمدار بادکنکی در همین است، سیاستمدار بادکنکی تا شرایط سیاسی را طوفانی نبیند، خودش نشان نمی‌دهد اما سیاستمدار ریشه‌دار فضا را آرام می‌کند و در نفی دیگران زندگی نمی‌کند و نفی دیگران را در جایی که لازم است مشفقانه انجام می‌دهد آن هم نه برای برهم زدن امور کشور.

وی خاطرنشان کرد:  مرحوم عسگراولادی در شرایط  مختلف پس از پیروزی انقلاب که گاهی نسبت به ریشه‌های انقلاب سؤال ایجاد می‌شد، او رفتار متین و دردمندانه‌ای داشت و در چند سال اخیر سلوک وی را دیدیم که چقدر از سر درد صحبت می‌کرد، وی شرایط را تغییر می‌داد و تابع شرایط نبود و تحت‌الشعاع دیگران نبود.

لاریجانی تاکید کرد:‌ از دیرباز دو نوع علم داشتیم، یک علم نظری و یک علم عملی، سیاست و اخلاق، جزو علوم نظری نیست که فقط حقایق را کشف کنند، این موارد جزو علوم عملی هستند یعنی واقعیات را تغییر دادن، در اخلاق و سیاست باید هدف‌دار زندگی کرد، مطابق هدف، باید واقعیات را تغییر داد، نباید تابع شرایط بود.

وی افزود: مرحوم عسگراولادی قبل از انقلاب هم تحت شرایط قرار نگرفت و تلاش می‌کرد شرایط را تغییر دهد او یک سیاستمدار سرمایه ملی بود، یک سیاستمدار که سرمایه ملی باشد، از نفت برای کشور پرارزش‌تر است. سیاستمداری که سرمایه ملی باشد می‌تواند کشور را بدون نفت هم اداره کند،‌ مرحوم عسکراولادی یک رجل سیاسی کاملا مسلک یود چه در زندگی فردی و چه در زندگی اجتماعی. آن مرحوم کاملا هدف‌داربود و  گام‌هایش را راسخ برمی‌داشت یک انسان مسلکی در ابتدا رابطه‌اش را با خدا درست تنظیم می‌کند آنوقت بقیه امور تحت‌الشعاع او درست تنظیم می‌شوند وصیت‌نامه آن مرحوم جزو وصیت‌نامه‌های تاثیرگذار است و باید بدانیم شرایط سیاسی آن مرحوم را تغییر داد و دردمندانه حرف می‌زد و هدف‌دار بود، تربیت این گونه شخصیت‌ها برای کشور بسیار مهم است، آن مرحوم نه دنبال پست و نه مقامی بود و اخلاق‌گرا بود، متاسفانه سیاست یک مقداری جنس خشن دارد ولی او منهج خیلی اخلاق مداری داشت و با ادب و بااخلاق سخن میگفت، مکاتبات آن مرحوم این موضوع را نشان میدهد. آن مرحوم در نظر دادن نیز شجاع بود و گاهی احساس می‌کرد باید خودش را هزینه کند، سعه صدر در اخلاق و تدابیر او دیده می‌شود.

رئیس مجلس بر همین اساس تصریح کرد: باید بدانیم در شرایط فعلی منطقه و بین‌المللی که متغیر است، گاهی دستاوردهای خودمان را خیلی دقیق نمی‌بینیم، گاهی در شرایط بین‌المللی دنبال این هستند که با الفاظی دستاوردهای ما را نادیده بگیرند حرکتی که امام (ره) به وجود آورد و رهبران جمهوری اسلامی ایران برای نجات این کشور انجام دادند، هر چند بدون کاستی نیست وحتما نمی‌شود بگوییم بهتر از این نمی‌شد کار شود اما در مجموع به گذشته نگاه می‌کنیم شاهدیم در شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای و بالفعل کردن ظرفیت‌ها پیشرفت‌هایی داشته‌ایم، باید بدانیم ما ملت مطرحی نبودیم گاهی باید خجالت می‌کشیدیم تنها چند شهر آباد و تعداد محدودی دانشگاه داشتیم و شرایط دیکتاتوری در کشور حاکم بود، یکی از تیزهوشی‌های امام (ره) و مقام معظم این بودکه از این ظرفیت ژئوپلتیک به خوبی استفاده کردند اگر پیوندهای مردمی نبود، قادر به استفاده از این ظرفیت‌ها نبودیم.

وی در پایان گفت: تعداد دانشگاه‌ها، دانشجویان و اساتیدی که امروز در کشور داریم برای ما تبدیل به یک ظرفیت ملی شده است که باید قدر آن را بدانیم در 34 سالی که از پیروزی انقلاب گذشته است، زحمات زیادی کشیده شده و این زحمات در حال به بار نشستن است به شرطی که بفهمیم در کجا هستیم. ما پیشرفت‌های زیادی در ساخت نیروگاه‌ها،‌نانوتکنولوژی و هسته‌ای داشته ایم باید از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم.

منبع: فارس نیوز



طرح قریب الوقوع تحریم های جدید
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 11:39 عصر

 

رویترز از طرح قریب‌الوقوع تحریم‌های جدید ضدایرانی در سنای آمریکا خبر داد

رابرت منندز، رئیس دموکرات کمیته روابط خارجی سنا و «مارک کیرک»، سناتور جمهوری‌خواه گفته‌اند تحریم‌های جدید بقیه توان ایران در فروش نفت و توانایی باراک اوباما در معاف ساختن دیگر کشورها از تحریم‌ها را هدف قرار داده است.

خبرگزاری فارس: رویترز از طرح قریب‌الوقوع تحریم‌های جدید ضدایرانی در سنای آمریکا خبر داد

 

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از رویترز، علی‌رغم آنکه دولت اوباما اصرار دارد که تصویب تحریم‌های جدید ، توافق موقت با ایران را لغو می‌کند، سناتورهای آمریکایی قصد دارند در همین هفته (منتهی به روز یکشنبه) طرح جدید را برای تحریم جمهوری اسلامی ایران ارائه کنند.

این در حالی است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران نیز گفته است تحریم جدید توافق را از بین خواهد برد. در توافق موقت، ایران پذیرفته تا در برابر تسهیل تحریم‌ها برنامه هسته‌ای خود را محدود کند.

بر اساس گزارش فوق، رابرت منندز، رئیس دموکرات کمیته روابط خارجی سنا و «مارک کیرک»، سناتور جمهوری‌خواه گفته‌اند تحریم‌های جدید بقیه توان ایران در فروش نفت و توانایی باراک اوباما در معاف ساختن دیگر کشورها از تحریم‌ها را هدف قرار داده است.

البته این تحریم‌ها به محض تصویب اجرایی نمی‌شوند و تنها زمانی اجرایی خواهند شد که توافق 6 ماهه با ایران به جایی نرسد. حامیان طرح جدید می‌گویند که خود را با خواسته دولت‌مردان آمریکایی در خصوص پیش‌برد یک راه‌حل جامع دیپلماتیک برای حل بحران هسته‌ای ایران هماهنگ خواهند کرد.

رویترز همچنین تصریح کرده که این طرح برای تبدیل شدن به قانون راه سختی را در پیش دارد. دولت آمریکا به شدت به کنگره فشار می‌آورد که در مسیر تحریم جدید حرکت نکند. در همین راستا جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده جلسه‌ای را با اعضای سنا برگزار کرد که ظاهرا نتوانسته تغییر چندانی در اذهان آنها بدهد.

بر اساس برنامه اقدام مشترک ژنو، 1+5 پذیرفته که در بازه 6 ماهه منتهی به خرداد ماه آتی، تحریم جدیدی علیه ایران وضع نشود.

منبع: فارس نیوز

 





 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ