سفارش تبلیغ
صبا ویژن
http://up.p30room.ir/uploads/139512886810321.jpg
چراروزنامه تکنوکراتها ...
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 12:36 صبح
چراروزنامه تکنوکراتها از طرح سه فوریتی الزام به تکمیل چرخه سوخت هسته‎ای می‌ترسد؟/ کریمی قدوسی: طرح مجلس؛ پشتوانه تیم مذاکره کننده در ژنو 3

گروه سیاسی – رجانیوز: ارائه طرح سه فوریتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به منظور حراست از دستاوردهای فنی دانشمندان کشورمان در زمینه برنامه هسته‌ای، ضمن اینکه نشان داد که نمایندگان مردم در مجلس به طور جدی عملکرد تیم مذاکره‌کننده کشورمان را بررسی می‌کنند و ضمن اعلام حمایت از آنان، بر لزوم پافشاری بر دستیابی به حقوق رسمی ایران پافشاری می‌کنند، رسانه‌های خاص وابسته به طیف اصلاحات را هم به تکاپو انداخت تا فضاسازی رسانه‌ای برای اعمال فشار به نمایندگان مجلس را کلید بزنند. 

به گزارش رجانیوز، روزنامه «شرق» در شماره امروز خود و در گزارشی، با اشاره به تهیه طرح الزام تیم مذاکره کننده هسته‌ای به حفظ دستاوردهای فنی کشورمان در جریان مذاکره با کشورهای غربی، نمایندگان مجلس را به محدود کردن اختیارات دستگاه دیپلماسی ایران متهم کرده و ارائه دهندگان و امضاکنندگان این طرح را افرادی غیرکار‌شناس خوانده است. 
 
 
اما محتوای طرح پیشنهادی نمایندگان چیست که روزنامه شرق و دست‌اندرکاران آن را اینچنین به واهمه انداخته است؟ نگاهی به مفاد موجود در این طرح نشان می‌دهد که نمایندگان ملت صرفا خواستار حفظ حقوق مسلم و قانونی هسته‌ای کشورمان شده‌اند و اساسا هیچگونه اعمال فشاری که بتواند دست تیم مذاکره کننده را ببندد، در آن وجود ندارد. 
 
متن کامل طرح سه فوریتی پیشنهادی نمایندگان
 
1- ادامه توسعه سایت‌ها و کارخانجات غنی‌سازی وابسته (از جمله کارخانه غنی‌سازی نطنز) برای تولید سوخت نیروگاه‌های قدرت هزارمگاواتی تا سقف تولید 20‌هزار مگاوات برق هسته‌ای بر اساس برنامه. 
 
2- ادامه اقدام به ساخت و نصب سانتریفیوژ‌های نسل دوم و سوم و جایگزین‌کردن آن‌ها با سانتریفیوژ‌های نسل اول به‌منظور بهره‌وری اقتصادی و صنعتی تولید اورانیوم با غنای موردنیاز بر اساس برنامه‌های اجرایی سازمان انرژی اتمی. 
 
3- ادامه ذخیره‌سازی اورانیوم غنی‌شده برای سوخت سه‌ساله یک نیروگاه (نیروگاه موجود و توسعه آینده). 
 
4- ادامه اقدام به اکتشاف و توسعه معادن اورانیوم در سطح کشور بر اساس برنامه. 
 
5- ادامه تولید اورانیوم با غنای 20‌درصد برای رفع نیاز به تولید میله‌های سوخت، تولید رادیو دارو‌ها و پرتودرمانی، سایر مصارف صلح‌آمیز هسته‌ای بر اساس نیاز داخل و بازار تجارت. 
 
6- ادامه و تکمیل کارخانه آب‌سنگین اراک جهت بهره‌مندی ملت ایران خصوصا بیماران سرطانی. 
 
7- ادامه همکاری‌های لازم با آژانس هسته‌ای، تلاش و اقناع افکار عمومی برای مقابله با تهاجمات دشمنان برای محروم‌کردن ملت ایران از حقوق مسلم هسته‌ای خود. 
 
8- چنانچه هر یک از نهادهای حکومتی طرف مذاکره هسته‌ای، تحریم‌ها یا اقدامات غیردوستانه‌ای را علیه نهاد‌ها و اشخاص جمهوری‌اسلامی ایران تصویب یا اعمال کند، دولت مکلف است اقدامات مقابله‌به‌مثل از جمله تقدیم لایحه برای تصویب در مجلس شورای اسلامی را به عمل آورد. 
 
9- هرگونه موافقت با خواسته‌های طرف مقابل نباید خارج از معاهده ان‌پی‌تی باشد. 
 
10- حمایت و حفاظت همه‌جانبه از دانشمندان و کار‌شناسان حوزه هسته‌ای کشور. 
 
11- ایجاد امکان تعامل با کشورهای بی‌طرف و دوست و مستقل در همکاری‌های صلح‌آمیز هسته‌ای. 
 
12- تولید محصولات تجاری هسته‌ای به‌ویژه داروهای هسته‌ای و امکان صادرات آن‌ها در راستای حماسه اقتصادی و اقتصاد مقاومتی. 
 
13- توسعه مرکز و پژوهشگاه‌ها و دانشکده‌های هسته‌ای و تجهیز هرچه بیشتر آن‌ها. 
 
14- اقدام برای معرفی چهره‌های مظلوم دانشمندان هسته‌ای شهید ملت ایران در سطح بین‌الملل و مجامع بین‌المللی و ثبت‌ این مظلومیت در سازمان ملل‌متحد و آژانس بین‌المللی هسته‌ای. 
 
چرا «شرق» عصبانی است؟ 
 
با توجه به اینکه موارد موجود در طرح پیشنهادی نمایندگان همگی در راستای حفظ دستاوردهای کشور و تاکید بر حراست از یادگاری‌های شهدای هسته‌ای ایران است و هیچگونه رویکرد منفی نسبت به تیم مذاکره کننده هسته‌ای وجود ندارد، این مساله قابل درک است که عصبانیت رسانه‌های طیف رادیکال اصلاحات ناشی از وادادگی آنان در برابر طرف غربی است. 
 
این افراد و رسانه‌ها به خوبی می‌دانند که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه چیزی فرا‌تر از حقوق قانونی خود در زمینه انرژی صلح آمیز اتمی نخواسته و اتفاقا این طرف مقابل است که حاضر به پذیرش و قبول این حقوق نیست. به همین دلیل است که تاکید و پافشاری نمایندگان مردم در مجلس را به معنای محدودسازی تیم مذاکره کننده ارزیابی می‌کنند و مطمئن هستند که اعضای 1+5 هرگز حاضر به پذیرش حقوق رسمی ایران نخواهند شد و تنها در صورت کوتاه آمدن ایران از موضوعاتی مانند غنی‌سازی در خاک کشورمان، راضی به توافق خواهند شد. 
 
در واقع نویسندگان «شرق» صراحتا خواستار کوتاه آمدن تیم دیپلماسی ایران در برابر خواسته‌های غیرقانونی غرب هستند و به همین دلیل است که تهیه طرح حفاظت و حراست از حقوق قانونی و بین‌المللی کشورمان در زمینه فناوری هسته‌ای را به «محدودسازی» تعبیر می‌کنند؛ چرا که در صورت تصویب این طرح، امکان از میان رفتن دستاوردهای علمی و تکنولوژیک کشورمان وجود نخواهد داشت. 
 
طرح سه فوریتی، چگونه دوفوریتی شد؟
 
از سوی دیگر، این روزنامه مدعی شده که رسانه‌های اصولگرا در سه فوریتی خواندن این طرح دچار گاف شده‌اند. در همین زمینه، جواد کریمی قدوسی، از طراحان اصلی این طرح در گفتگو با «رجانیوز»، درباره چگونگی روند تبدیل سه فوریت این طرح به دو فوریت گفت: این طرح در ابتدا به صورت سه فوریتی تهیه شد تا در حین برگزاری مذاکرات ژنو 3 به فرجام برسد اما نهایتا تصمیم دوستان این شد که به صورت دو فوریتی ارائه شود و انشاالله تا روز یکشنبه در صحن علنی مجلس ارائه خواهد شد.
 
عضو کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس همچنین درباره جزئیات و علل تدارک دیدن این طرح از سوی نمایندگان مجلس و کیفیت محتوایی آن گفت: این طرح با مشورت جمعی کارشناسان خبره و زبده و نمایندگانی که در این زمینه تخصص دارند مانند دکتر سلیمانی، دکتر توکلی و دکتر نادران تهیه شده است. طرح اولیه که توسط من ارائه شد، دارای هشت بند بود که شش بند دیگر هم از سوی این نمایندگان به آن اضافه شد و در واقع ابعاد همه جانبه علمی و صنعتی و حقوق سیاسی ایران را در نظر گرفت. این مسائل دقیقا همان موضوعاتی هستند که طرف غربی به دنبال اعمال فشار در مذاکرات است و در واقع، این طرح یک پشتوانه قوی و محکم برای تیم مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان است.
 
کریمی قدوسی در پایان گفتگو با «رجانیوز» تاکید کرد: این طرح به همراه نطق امروز رئیس مجلس و همچنین بیانیه نمایندگان که به امضای همه حاضرین در جلسه علنی امروز رسید، یک سه‌گانه کامل برای حمایت از تیم مذاکره کننده کشورمان است و انشاالله زمینه را برای تحقق حقوق قانونی ایران فراهم خواهد کرد؛ چرا که دقیقا منطبق بر سخنان آقای دکتر ظریف درباره خطوط قرمز کشورمان نظیر حق غنی‌سازی در خاک ایران است.
منبع: رجانیوز


کلمات کلیدی : برنامه هسته ای
خطوط قرمز ما
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 12:29 صبح
حجت الاسلام دکتر آقاتهرانی در گفتگو با رجانیوز:
تفاوت ندارد که مذاکره‎کننده آقای ظریف باشد یا جلیلی؛ مهم خطوط قرمز ماست که دشمن از آن عبور نکند/چرخه کامل سوخت و غنی‌سازی صنعتی؛ خطوط قرمز غیرقابل معامله
حجت الاسلام و المسلمین، دکتر مرتضی آقاتهرانی با اشاره به برگزاری مذاکرات ژنو5 با موضوع برنامه هسته‌ای ایران گفت: طبق بند 4 معاهده بین‌المللی NPT، به همه کشورها حق داشتن چرخه سوخت و غنی‌سازی نامحدود و بدون قید مکان و زمان و نوع غنی‌سازی و تعداد دستگاه‌های سانتریفیوژ داده شده است. هیچ‌کس نمی‌تواند حق مشروع تولید سوخت به میزان دلخواه از طریق تدارک چرخه سوخت و غنی‌سازی بدون قید را از دیگر کشورها سلب نماید.
 
حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر آقاتهرانی، دبیرکل جبهه پایداری در گفتگو با رجانیوز، با اشاره به مذاکرات ژنو گفت: آقای ظریف برای ما با آقای جلیلی تفاوتی ندارد. اسم‌ها مهم نیستند، سلیقه‌ها مهم نیستند، آن‌چه مهم و بلکه اصل است، حفظ منافع ملت سربلند ایران است که در طول تاریخ خون دل‌های زیادی برای آن خورده شده است و آن‌چه مهم است عبورنکردن دشمن از خطوط قرمز ماست.
 
این استاد اخلاق، با اشاره به لزوم ترسیم و تبیین دقیق خطوط قرمزها توسط دستگاه دیپلماسی افزود: دستگاه دیپلماسی، خط قرمزها را اول باید خوب بشناسد و خوب هم به دشمن زیاده‌خواه بشناساند و از آن پاسداری نماید. این آن چیزی است که اصل و اهم است. باقی موضوعات اهمیت چندانی ندارد، در کجا مذاکره می‌کنند، به چه زبانی صحبت می‌کنند، با چه هیأت و در چه سطحی مذاکره می‌کنند، چگونه و با چه ادبیاتی و چه لحنی سخن می‌گویند. این‌ها همه‌اش فرع بر حفظ ناموس و خطوط قرمز ایران اسلامی است.
 
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با مقایسه مذاکرات هسته‌ای و ایام دفاع مقدس ادامه داد: مدافعه از خط قرمزهای قانونی در این روزها و توسط تیم مذاکره کننده کشورمان، می‌تواند و باید مانند دفاع جانانه و مقتدرانه و مدبرانه جوان غیور این مرز و بوم در دوران جنگ تحمیلی باشد. همان‌گونه که جوانان آن روز اجازه‌ی عبور از خط قرمزهای قانونی و مرزهای لایتغیر ایران اسلامی را به دشمن نداند و تا پای جان در برابر زیاده‌خواهی و زورگویی و جنگ تحمیلی همه جانبه ابرقدرت‌ها ایستادند و پایداری کردند، دیپلمات‌های ایران که رهبر انقلاب از آنها به عنوان فرزندان انقلاب یاد کردند نیز می‌بایست از مرزهای حقوقی کلان و عزت ایران و انقلاب اسلامی دفاع کنند که ان‌شاءالله همین‌گونه نیز خواهد بود.
 
حجت‌الاسلام آقاتهرانی با اشاره به لزوم شفاف‌سازی از مفاد مذاکرات هسته‌ای ادامه داد: ما امیدواریم نتایج مذاکرات آن چنان درخشان و عزت‌مندانه باشد و مردان سیاست خارجی و تلاش‌گران دیپلماسی، آن‌چنان استیفای حقوق ایرانیان را انجام داده باشند و از مرزهای هویت و کیان اسلامی و انقلابی‌مان دفاع کرده باشند که بتوانند مفاد مذاکرات را با ولی‌نعمتان خود بطور افتخارآمیز و شفاف در میان بگذارند. ملت ایران قطعاً به سربازان و مأموران غیرتمند خود در برابر زیاده خواهی‌های دشمنان در همه دوره‌ها بالید و خواهد بالید.
 
دبیرکل جبهه پایداری، در ادامه خطوط قرمز نظام در فعالیت هسته‌ای را حقوقی که در معاهده NPT مطرح شده از جمله داشتن چرخه کامل سوخت هسته‌ای عنوان کرد و با غیرقابل مذاکره دانستن این حقوق قانونی افزود: اما آن‌چه از نظر مردم عزیز و نظام اسلامی خط قرمز مذاکرات محسوب می‌شود این است که دشمن نتواند، ما را به بهانه‌های غیرقانونی و با ادبیات ارعاب و تهدید یا تطمیع یا هرگونه روشن دیگر، از حق بدون قید و شرط داشتن و بکارگیری چرخه کامل سوخت و غنی‌سازی و تولید صنعتی سوخت هسته‌ای برای مصارف صلح آمیز، طبق ماده چهارم NPT محروم نماید. این حقوق قانونی ما و همه کشورهای جهان است و قابل مذاکره و یا معامله نخواهد بود.
 
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، هرگونه عقب‌نشینی از وضعیت کنونی غنی‌سازی، نقصان در چرخه‌ی تولید سوخت و هرگونه تعلیق فعالیت رآکتورها را به مثابه‌ی بازگشت به دوره‌ی غم‌انگیز سال‌های پایانی دولت اصلاحات دانسته و ادامه داد: در برابر زیاده‌خواه متکبر و مستکبر  باید تکبر داشت؛ تواضع و فروتنی و تدارک و تلاش برای جلب نظر دشمن پیمان شکن، قطعاً خطاست. اقتدار لزوماً با صدای بلند و خشن حرف زدن نیست بخصوص وقتی تمامی قوانین موضوعه خودشان که البته ما هم در دوره‌هایی آن‌را امضا کرده و پذیرفته‌ایم از جمله NPT به نفع ما و مؤید عمل ماست.
 
وی با اشاره به لزوم شناخت دشمن و شیطان بزرگ در مذاکرات هسته‌ای افزود: ما تصور می‌کنیم تیم مذاکره کننده از جانب ملت ایران قطعاً به تبعیت از قاطبه‌ی ملت عزیز ایران و نظر و مبانی مستحکم امام و رهبری عزیز انقلاب اسلامی، شیطان بزرگ را کماکان همان شیطان بزرگ می‌داند و در مذاکرات، با سینه‌ای پر از کینه و عداوت با دشمن شماره‌ی یک ملت ایران و بلکه کل ملت‌های مستضعف و بشریت، حاضر می‌شوند و اجازه‌ی عقب‌گرد یا توقف یا تعلیق یا هرگونه تنقیض در چرخه‌ی فعلی تولید سوخت و سانتریفیوژهای غنی‌سازی را نخواهد داد.
 
حجت الاسلام آقاتهرانی در پایان نیز با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری درباره حرکت رو به جلو گفت: طنین کلام پرصلابت و گرم و هشدارگونه رهبر عزیرتر از جان‌‌مان در گوش همه هست که فرمود: "در راه پیشرفت توقف ممنوع است و اگر توقف کنیم به عقب پرتاب خواهیم شد." و به نظر می‌رسد این اصلی است که اگر نادیده گرفته شود، انقلاب اسلامی، متحمل لطمات جبران ناپذیری خواهد شد.
منبع: رجانیوز


کلمات کلیدی : برنامه هسته ای
از پوست کندن زنده زنده
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 12:40 عصر
 
از پوست کندن زنده‌زنده تا قطع اعضای بردگان؛بریده‌ای از تاریخ ناگفته آمریکا

در بخشی از رمان «ریشه‌ها» که به تاریخ برده داری در آمریکا می پردازد آمده:کف دست سیاهان را بدیوار میخ می‌کنند و مجبورش می‌کنند گوش‌های بریده خودش را بخورد. یکی از برده‌داران بزرگ دستور می‌دهد زبان تمام برده‌هایش را ببرند.

 

خبرگزاری فارس: از پوست کندن زنده‌زنده تا قطع اعضای بردگان؛بریده‌ای از تاریخ ناگفته آمریکا

به گزارش خبرگزاری فارس، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در جمع فرماندهان بسیج با بیان گوشه ای از نقض حقوق انسانها در طی سالیان دراز توسط آمریکا به رمانی اشاره کردند که در آن چگونگی دزدیدن مردم آفریقا و به بردگی بردن آنها و نسل های بعدی این مردم که در آمریکا ساکن شدند روایت شده است.

 

رمان «ریشه‌ها» نوشته آلکسی هیل، روایتی است از «کونتا» سیاه پوستی از گامبیا که توسط دلالان برده از محل زندگی خود دزدیده و در شرایطی وحشتناک به همراه بردگان دیگر به آمریکا منتقل کردند. این رمان چند نسل گذشته نویسنده را روایت می کند که چطور از دهها سال پیش تاکنون هر دوره ظلمهای جدیدی بر این مردم مظلوم که حالا جزیی از ساکنین آمریکا شده اند می رود.

 

متن زیر گوشه ای از این رمان است: 

 

زندگی کونتا خوب و شیرین است اما در مخیله او یک وحشت وجود دارد. ترس از «توبوب»ها، یعنی سفیدها...این متمدن‌های تاریخ بشری... چه گهگاه سفیدها می‌آیند و سیاه‌ها را بی‌هیچ گناه می‌گیرند و به زور عصاهای جادوئی‌‌ای که از نوک آنها آتش و غرش مرگ و خون بیرون می‌زند می‌آیند مقاومت سیاهان را درهم می‌شکنند آنها را از آغوش زندگی راحتشان جدا می‌کنند و فرسنگ‌ها راه دورتر آنسوی آبها به زندگی پر شکنجه و جاوید بردگی وا می‌دارند. بسیاری شان در کشتی‌ها می‌میرند. بسیاری‌شان در مزارع جان می‌دهند. بسیاری‌شان را تکه‌تکه می‌کنند. بسیاری‌شان را لینچ می‌کنند - ناقص العضو می‌کنند - و دار می‌زنند.

آخر چرا؟ این «توبوب‌ها» از جان ما چه می‌خواهند؟ چرا می‌آیند و قبیله‌ها را بخاک و خاکستر می‌کشانند؟ چرا پایسان به اینجا باز شده است؟

پیرمرد چروکیده به سخن درآمد: «صدها باران(سال) پیش، حتی پیش از قدیمی‌ترین خاطره‌های من، خبر کوهی از طلا - در آفریقا - به آن سوی آبهای بزرگ رسید. این نخستین چیزی بود که پای «توبوب‌» را به آفریقا باز کرد.

بیهوده نیست غنا و آن سامان را «ساحل طلا» نام نهاده‌اند.

اما سفید به غارت منابع طبیعی اکتفا نمی‌کند - شقاوت روح او سیری‌ناپذیر است این معده دوزخی برای بلع منابع انسانی نیز گنجایش سیری ناپذیری دارد.

بدینسان دهشت زندگی آغاز می‌شود. ناگهان رشته زندگی شیرین می‌گسلد. «کونتای» آزاد مرد که تازه به قلمرو مردان قبیله پای گذارده و نوجوانی است که هزاران اندیشه در سردارد، اندیشه عشق، ازدواج و مهمتر از همه جذبه سفری جادوئی به جاهانی دور و پرسود - بناگهان در یک روز دل‌انگیز بهاری که می‌رود تا برای برادرش چوبی بیاندازد تا از آن طبلی برایش بسازد گرفتار «توبوب‌»‌ها می‌گردد.

مرد جوان تا چشم می‌گشاید می‌بیند که اسیر شده است مجروح و نوان در می‌یابد در زنجیر است و سوار کشتی‌ای کرده‌اندش و راهی مقصدی نامعلوم است.

«کونتا با خود فکر می‌کرد نکند دیوانه شده باشد. لخت در زنجیر و دست و پا بسته در تاریکی داغ و دم کرده و متعفن میان دو مرد افتاده بود و اطراف او را مثل دیوانه‌ها خانه‌ها صدای جیغ و گریه و دعا و استفراغ پرکرده بود. می‌توانست استفراغ خودش را روی شکمش حس و بو کند. تمام بدنش از درد مچاله شده بود چون در چهار روزی که از اسیر شدنش می‌گذشت کتک خورده بود اما جائی که آهن گداخته را میان شانه‌هایش چسبانده بودند از همه جا بیشتر درد می‌کرد. روزها بود که با خودش جنگیده بود تا نیاز دفع را برنیاورد. اما دیگر نمی‌توانست بیش از این خود را مهار کند و سرانجام مدفوع از لای کفلش پیچ خورد و بیرون آمد.

«ناله‌ها و ضجه‌های هم زنجیران که تا مغز استخوان رسوخ می‌کند. در تمامی طول راه در کشتی کتک براه است و شلاق و شکنجه و تحقیر مرگبار و بیماری.»

در کشتی مدام با خود فکر می‌کند آخر چرا سفیدها تا این حد درنده خود هستند آیا اینها موجودی جز بشراند و آیا خمیره آنان را از گلی دیگر ساخته‌اند؟ قتل. آدم کشی، دروغ، تجاوز و در واقع همه نوع گناه بوفور در میانشان رواج دارد بی‌باکانه زنا می‌کنند و نمی‌فهمند این عمل غیر اخلاقی است.

کونتا با خود فکر می‌کرد که می‌تواند صدای جیغ زنی سیاه را بشنود که «توبوبی» به او تجاوز می‌کند. آنگاه بخود می‌گفت آیا توبوب‌ها خودشان زن ندارند؟ آیا بهمین دلیل است که مثل سگ دنبال زن دیگران می‌افتند؟ «مثل این بود که توبوب‌ها اصلا به هیچ چیز احترام نمی‌گذارند. انگار که خدا ندارند. حتی چیز مقدسی هم ندارند که بپرستند.»

سرانجام فروختندش و نصیب اربابی شد. چهار بار اقدام به فرار کرد و هر چهار بار به شکست انجامید. هر بار سگها و سفیدها، یعنی شکارچیان و تفنگداران «توبوب‌» گرفتندش و به شدیدترین وضع شکنجه‌اش کردند.

بار چهارم با تبر نیمه پایش را قطع کردند یعنی مخیرش کردند که از میان اخته شدن و بی‌پا شدن یکی را برگزیند و او چون می‌خواست جنایت سفیها را به نسل پس از خود واگو کند - قطع پا را انتخاب کرد. آنگاه مردی دیگر خریدش.

 

قهوه‌ای می‌گفت: سفیدها هر شش ماه یکبار در کلیساهایشان جمع می‌شوند و این قوانین را می‌خوانند. آنها هر وقت که دور هم جمع می‌شوند اولین کارشان ساختن این قوانین(قوانین تنبیهی علیع سیاهان) برای سیاهان است. چطوراو این چیزها را نشنیده است. از ین پس نباید فرار کند و کمترین داعیه آزادی داشته باشد. چه: «بعضی وقت‌ها ارباب‌ها آنقدر از دست فرار سیاه‌ها عصبانی می‌شوند که در روزنامه‌هایشان اعلان می‌کنند هر کسی سیاه فراری آنها را دستگیر کند و بیاورد 10 دلار جایه می‌گیرد و هرکسی سرش را بیاورد پانزده دلار».

قانون آنها می‌گوید اگر سیاهی راست در چشم سفیدی نگاه کند ده ضربه شلاق باید بخورد. قانون آنها می‌گوید اگر سفیدی قسم بخورد که سیاهی دروغ گفته است حق دارند یک گوش او را ببرند. اگر سفید بگوید سیاه دوبار دروغ گفته است حق دارند دو تا گوش او را ببرند. و اینها را توی کلیساهایشان می‌خوانند. حتی قانونشان طبل زدن سیاهان را این طپش قلب آفریقا را که خون آزادی را در رگهایشان بجریان می‌اندازد منع کرده و جرم می‌شمارد.

سپس مرد دورگه خنده‌ای می‌کند و از جنایات بیشمار سفیدان نسبت به بردگان سخن می‌گوید. آدم‌های ناقص العضوی را که او دیده است. کشتارهائی را که خود شاهد بوده است. بردگانی را دیده که سر و کله‌شان را بریده‌اند. بردگانی را دیده که آنقدر شکنجه شده‌اند و کتک خورده‌اند. که گوشت از استخوانشان جدا شده. همچنین او زنهای آبستنی را دیده که دمرو در چاله‌هائی که برای این منظور کنده‌اند انداخته و بقصد کشت زده‌اندشان. (این چاله‌ها برای حفظ جنین است. چه بعدها نوزادان منابع درآمد سرشار اربابان خواهند شد) همچنین او به چشمان خود دیده که سیاهان را زنده زنده پوست کنده‌اند آنوقت روی زخمها نمک و ضمغ پاشیده‌اند و بعد با یک چیز زبر اینها را محکم به پوست مالیده‌اند.

سیاهانی را که مجبور کرده‌اند توی آتش برقصند دیده است.

دیری نمی‌گذرد که کونتای لنگ و مجروح که نشان و داغ بردگی دارد و سراسر پشتش جرحه جرحه و شکافته از آثار تازیانه است - در سرزمین غربت و غم و شکنجه و حقارت احساس پیری می‌کند اینک وی عاقله مردی کامل شده است و جوانی‌اش را زیر بار حرمان‌ها و اندوه‌ها گم کرده است. در حالیکه درین هنگام پیش از نوزده باران(سال) ندارد.

کونتا می‌بینید که سفیدها از حاصل زحمت و جان کندن بردگان چه ثروت سرشار و دم و دستگاهی بهم زده‌اند. بعنوان نوکر و سورچی ضیافت‌های بزرگشان را دید و فهمید این همه جز یک دروغ بزرگ نیست. اینهمه زندگی تصنعی غریبی بود سفیدها خود را پیرو قانون خدا و کلیسا می‌دانند. اینهم دروغ محض است. این نیز مثل رویاهای شیرینی که سفیدها در سر می‌پرورانند دروغی بیش نبود که بخودشان می‌گفتند. درمی‌یابد که سفیدها بخودشان نیز دروغ می‌گویند. کونتای برده در می‌یابد که هرگز نیکی از بدی زاده نمی‌شود. امکان‌پذیر نیست که آدمی متمدن باشد در حالیکه دیگری - انسانی همنوع خود - را تا بدین حد شکنجه کند و انسان نداند اینها ممکن نبود.

ناگهان کونتا به این کشف گرانمایه رسید و آرزو کرد که ای کاش می‌توانست این مکاشفه درونی را با دیگر سیاهان نیز در میان بگذارد.

بدینسان زندگی «کونتا» ادامه می‌یابد تا اینکه سرانجام در سنین (سی و هفت سالگی) با زن سیاه پوستی که از خودش مسن‌تر است (و بیش از چهل سال دارد) بنام «بل» ازدواج می‌کند. صاحب دختری می‌شوند. حال باید برای کودک خود نامی انتخاب کند. همچنان که پدرش برای او نامی انتخاب کرده بود. هنوز تمامی آن آداب و رسوم افریقایی در تار و پود اندیشه‌ای جای دارد. این یکی از ویژگی‌های اخلاقی اوست. ایمان به اصالت‌ها و ارزش‌های والای فرهنگ خویش.

اینرا می‌داند که بنابر سنن باستانی‌شان نامگزاری مستلزم تمرکز فکر جدی و طولانی است و حائز اهمیت بسیار. با او آموخته‌آند هر نامی که بر بچه بگذارد بر چگونگی شخصیت و روح او تاثیر مستقیم خواهد داشت. اما دریغ و سرما که بیاد می‌آورد هر اسمی بر بچه بگذارد نام فامیلی ارباب نیز بر او خواهد بود.

هر چند شرمسار است اما حقیقت این است که بچه برده بدنیا آمده است و متعلق به ارباب است. پس بنام خانوادگی او مسجل خواهد شد و این با ارباب است که بعدا او را نگهداری با اینکه بفروشدش ازین فکر چنان به خشم افتاد که در برابر الله سوگند یاد کرد این دختر بچه را طوری بار بیاورد که نام واقعی خود را بداند.

سپس نام دختر بچه را کیزی گذاشت. یعنی همینجا بمان. یعنی تو جاوید باش یعنی تو ماندنی شو و تو ادامه اصالت‌های مرده و فنا گشته من باش.

سیاهان از اخبار همنوعان خود و بخصوص سرنوشت خویش غافل نیستند.

اخباری که می‌شنوند حاکی از ورود دائم برده به ایالات متحده و همچنین جاهای دیگر است اخبار وحشتناک دیگری نیز می‌رسید. بطور نمونه در جنوب شرقی ایالات متحده در جزیره هائیتی سی و شش هزار نفر سفید پوست نیم میلیون نفر سیاه را به بردگی کشیده‌اند اخباری که از خشونت‌های غیر انسانی سفیدان می‌شنوند هر چند باور کردنی نمی‌نماید اما حقیقت دارد.

از آنجا که تعداد بردگان هائیتی بسیار زیاد است همیشه شورش‌های نافرجامی علیه سفیدان آغاز می‌شود که سفید بمدد سلاح‌های اهریمنی‌شان در نطفه خفه می‌کنند.

می‌شنوند که در هائینی کشتن بردگان زیر کتک با زنده بگور کردن آنان به عنوان مجازات کاری بس عادی تلقی می‌شود و روزی نیست که صدها نفر را بدار نیاویزند.

آنجا حتی زنان باردار را هم سر کار در مزارع می‌فرستند و آنقدر از آنها کار می‌کشند که بچه‌شان سقط می‌شود.

کف دست سیاهان را بدیوار میخ می‌کنند و مجبورش می‌کنند گوش‌های بریده خودش را بخورد. یکی از برده‌داران بزرگ دستور می‌دهد زبان تمام برده‌هایش را ببرند.

بعضی از آنان دهان بچه‌های کوچک سیاه را می‌دوزند تا بدینسان از گرسنگی بمیرند. بدینجهت است که کتاب ریشه‌ها مونوگرافی شقاوت و ظلمت روح انسانی است.

این نکته قابل دقت است که آمریکائیان اغلب عمدی داشته‌اند به ما تلقین کنند که قربانیانشان یعنی سیاهان و سرخ پوستان همیشه بخاطر آن سرشت ساده وار و کودن فریفته اجناس رنگارنگ و لوکس و پر زرق و برق شده گرفتار شده‌اند بدروغ فریاد برمی‌دارند که سیاه جذب دنیای رنگ و نور و زندگی پر زرق و برق آشغالی آنها شده است. در جای جای کتاب و زندگی کونتا می‌بینیم که اینطور نیست آنها دروغ گفته‌اند و راستی را که جز دروغ گفتن چیزی برای گفتن ندارند.

منبع: فارس نیوز

 



کلمات کلیدی : امریکا آنسوی مرز
دوران شرمساری و سرافکندگی
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 12:37 عصر
 گفت‌وگو با مورگان فریمن بازیگر سیاه‌پوست سینما
دوران بردگی دوران شرمساری و سرافکندگی تاریخ آمریکاست/ وظیفه سینما فقط سرگرمی نیست

مورگان فریمن بازیگر 76 ساله سینما، پس از گذشت سی سال بازیگری در فیلم‌های سینمایی هنوز یکی از چهره‌های سرشناس سینما در سطح بین‌المللی است.

خبرگزاری فارس: دوران بردگی دوران شرمساری و سرافکندگی تاریخ آمریکاست/ وظیفه سینما فقط سرگرمی نیست

به گزارش خبرگزاری فارس، این بازیگر که یکی از فعالان حقوق مدنی و مبارز راه صلح هم هست، کار بازیگری را از سال  شروع کرد.

منتقدان سینمایی از مورگان فریمن به عنوان یکی از پیشگامان هنری بازیگری سینمای معاصر و مدرن آمریکا اسم می‌برند و برای او جایگاه ویژه‌ای قائل هستند.اولین نقش هنری‌اش را روی صحنه تئاتر بازی کرد و در آن با سیدنی پواتیه بازیگر کلاسیک سیاه‌پوست سینما هم‌بازی شد. در دهه هفتاد میلادی، نمایش‌های تئاتری زیادی با بازی وی به روی سحنه رفت و او توانست جایزه معتبر تونی (اسکار تئاتری) را دریافت کند. در تئاتر، علاقه وی بازی در نقش‌های شکسپیری بود.

در همین ایام، راهی رسانه تلویزیون شد و به مدد آن، توانست وارد دنیای سینما شود. پس از چند نقش کوتاه در فیلم‌های سینمایی با نابخشوده (1992) کلینت ایستوود تبدیل به یک چهره سرشناس شد. رستگاری شاوشنگ، هفت، گلوری، آمیستاد، تاثیر عمیق و مبلغی برای تمام ترس‌ها کارهای موفق بعدی او هستند. وی در تاثیر عمیق (1998) که سال ها قبل از ورود باراک اوباما به کاخ سفید ساخته شد، در نقش یک رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا بازی کرد.حضور او در ایننقش، باعث تعجب و شگفتی اهل فن شد.

 

از کارهای جدیدتر فریمن می‌توان به بچه میلیون دلاری، مجموعه فیلم بتمن، بروس مقتدر و فهرست بوکت اشاره کرد. فیلم تازه او آخرین وگاس هم‌اکنون روی پرده سینماهاست. فریمن در گفت‌وگو با رویترز درباره بازیگری، جنبش سیاهان، فیلم‌های مربوط به بردگی و کار در جلوی دوربین صحبت می‌کند.

 

متن این گفت‌وگو به خوانندگان محترم ارائه می گردد:

 

*پیدا کردن نقش‌های خوب و غیر تکراری خیلی سخت است/بسیاری از سوژه‌ها و فیلم‌نامه‌ها تکراری هستند

* می‌گویند نقش‌های سینمایی‌تان را خیلی سخت و با دقت انتخاب می‌کنید.

فلسفه کاری‌ام همیشه این بوده که پرکاری نکنم و گرفتار تکرار نشوم. تلاش همیشگی‌ام این است که یک کار را دوبار تکرار نکنم و نقشی را برای دوبار در جلوی دوربین بازی نکنم. خیلی وقت‌ها نسبت به این فلسفه و نگاهم دچار تردید و تزلزل می‌شوم. علتش هم این است که پیدا کردن نقش‌های خوب و غیر تکراری خیلی سخت است. در یک دهه اخیر هم که سنم کمی بالا رفته، این کار مشکل‌تر شده است. بسیاری از سوژه‌ها و فیلم‌نامه‌ها تکراری هستند و یک قصه واحد را تعریف می‌کنند. طبیعی است که کاراکترهای این فیلم‌نامه‌ها و سوژه‌ها از حال و هوای کلی آن‌ها تبعیت می‌کنند. در این حالت، بعضی وقت‌ها مجبور می‌شوی سنت‌شکنی کنی و خلاف دیدگاه‌هایت عمل کنی.

 

* از جمله بازیگرانی هستید که لقب درون‌گرا گرفته‌اید.این حالت خوب است؟

در تمام زندگی‌ام با خودم زندگی کرده‌ام و بهترین دوست خودم بوده‌ام. به همین دلیل است که خودم را خیلی خوب می‌شناسم. وقتی در آینه نگاه می‌کنم تمام خودم را می‌بینم. چیزی برای پنهان کردن ندارم، نه از خودم و نه از دیگران. یک بازیگر باید در وهله اول با خودش و سپس با دیگران روراست باشد. به همان اندازه که در خانه و در اوقات فراغت با خودم هستم، علاقه‌ای به تماشای خودم روی پرده سینما را ندارم. برای همین، خیلی کم به تماشای فیلم‌های خودم می‌نشینم.

 

*دوران بردگی دوران سرافکندگی و شرمساری تاریخ آمریکاست

 

* این روزها تولید فیلم‌هایی درباره دوران بردگی و سیاهان آمریکا گسترش یافته است. ولی «آمیستاد» شما در سال 1997 یکی از اولین کارهایی بود که درباره این موضوع صحبت کرد.

خیلی از مردم و تماشاگران فکر می‌کردند این فیلم درباره بردگی است. اما آمیستاد فقط فیلمی درباره برده‌داری نبود. این فیلم درباره حقوق مدنی آمریکا بود. نقطه مرکزی قصه فیلم این بود که رئیس جمهور یک پادشاه نبود. شاید یکی از دلایل اصلی شکست تجاری فیلم در جدول گیشه نمایش این بود که مردم فکر می‌کردند این هم یک فیلم دیگر درباره بردگی و برده‌داری است. تا مدتی قبل چنین احساس می‌شد که مردم عادی نسبت به بخش‌های منفی تاریخ از خودشان واکنش منفی نشان می‌دهند. دوران بردگی دوران سرافکندگی و شرمساری تاریخ آمریکاست. شاید در آن زمان هنوز آمادگی آن را نداشتیم که به تماشای این بخش شرم‌آور تاریخ خودمان بنشینیم.

 

*برای «رانندگی برای میس‌دیزی» نامزد دریافت جایزه اسکار شدید، چه حسی نسبت به نقش خود داشتید؟

بازی در این نوع نقش‌ها را دوست دارم. دلیلش هم این است که نقش‌هایی از این دست خیلی نیرنگ آمیز و سرشار از خدعه هستند و بازیگر با بازی در آن‌ها به نوعی بر لبه تیغ حرکت می‌کند. شما با این جور نقش‌ها کلنجار می‌روید و با آن‌ها درگیری ذهنی دارید. چنین کاراکترهایی خیلی راحت ذهن شما را اشغال می‌کنند و برای لحظه‌ای رهایتان نمی‌کنند. وقتی فیلم‌نامه‌ای را می‌خوانم، خیلی زود متوجه می‌شوم که کاراکتر من در آن کاراکتری چالش برانگیز است یا خیر. آیا می‌توانم با آن دست و پنجه نرم کنم یا خیر. اگر یک کاراکتر تخت باشد، بازی در آن نقش را قبول نمی‌کنم. کاراکتری را دوست دارم که سرشار از زیگزاگ و بالا و پایین باشد.

*به نظر شما، سر صحنه فیلم‌بردای باید تنش وجود داشته باشد؟

اگر چنین باشد بهتر است. تنش باعث بحث و جدل می‌شود و به بازیگر کمک می‌کند تا نقش خود را با جدیت بیشتری دنبال کند. البته منظورم از تنش، درگیری‌های مثبت و ذهنی و روحی فیلم‌ساز و بازیگر با یکدیگر است. این موضوع حس و حال خاصی به صحنه فیلم‌برداری داده و بازیگر را تهییج می‌کند تا مایه بیشتری برای ارائه نقش خود بگذارد. اما خودم جزء آن دسته از بازیگرانی نیستم که سر صحنه فیلم‌برداری به خلق تنش و درگیری های غیرمنطقی می‌پردازد.

 

*وقتی نامزد دریافت جایزه اسکار شدید چه حس و حالی داشتید؟

در سال 1987 بود که برای خیابان اسمارت نامزد دریافت این جایزه شدم. احساس می‌کنم این موضوع کمک خیلی زیادی به من کرد تا موقعیت بهتری به عنوان یک بازیگر پیدا کنم و باعث تحولی در کارنامه کاری‌ام شد. از دوران کودکی، تمام چیزی که می‌خواستم این بود که بازیگر شوم. صحنه تئاتر را خیلی دوست داشتم، اما می‌خواستم یک بازیگر سینما باشم.

 

*اسکار نهایت همه‌چیز نیست

اگر از من بپرسید برای کدام یک از فیلم‌هایم باید اسکار بگیرم، می‌گویم همه آن‌ها! اما اسکار نهایت و غایت همه‌چیز نیست. وقتی آن را می‌گیری تازه متوجه می‌شوی فقط یک محسمه معمولی است و تعجب می‌کنی که چرا طی این سال‌ها، این قدر به دنبال آن بوده‌ای.

اینجاست که اهمیت نقش و داشتن فیلم‌های خوب و قابل دفاع در کارنامه‌ات خودش را آشکار می‌کند. احساس می‌کنی که برایت یک کاراکتر مقبول و چند وجهی، جذاب‌تر از جوایز مختلف سینمایی است و باید به دنبال آن بگردی.

 

*فیلم و کاراکتر مورد علاقه‌تان کدام است؟

نمی‌دانم کدام یک از فیلم‌هایم یا کاراکترهایم را بیشتر دوست دارم. اما می‌توانم بگویم درام ضد جنگ و اجتماعی گلوری(1989) یکی از مهم‌ترین آن‌ها است.

*بازی در نقش‌های منفی کار راحتی است؟ ظاهر شدن در این جور نقش‌ها را دوست دارید؟

می‌دانید، بازی در نقش یک آدم منفی و ضد قهرمان، نهایت هنر بازیگری است و اصلاً قابل مقایسه با نقش‌های مثبت نیست. در ابتدای فعالیت بازیگری‌ام از خودم می‌پرسیدم می‌خواهم در این نوع نقش‌ها ظاهر شوم یا خیر. خیلی از بازی در نقش‌های منفی می‌ترسیدم و فکر می‌کردم به موقعیت حرفه‌ای‌ام لطمه می‌زند. ولی بعدها دیدم دقیقاً عکس این مسئله است و یک نقش منفی خیلی خوب، چیزی است که بازیگران مطرح سینما به دنبال آن هستند.

با بازی در نقش کاراکترهای منفی، شما امکان و فرصت آن را پیدا می‌کنید که به درون و کنه روح یک موجود متناقض رخنه کنید. رخنه کردن به درون جنبه‌های تاریک و پنهان روح آدمی و به تصویر کشیدن آن، کار بسیار لذت‌بخشی است. اگر دقت کرده باشید، تماشاگران هم از بازی شما در نقش این‌جور شخصیت‌ها استقبال خوبی می‌کنند.

 

*زمان بازی در جلوی دوربین به تماشاگران و نوع واکنش‌های آنان هم فکر می‌کنید؟

نه خیلی زیاد. فکر اصلی‌ام این است که بازی خوب و درستی ارائه دهم. در طول سال‌هایی که جلوی دوربین ظاهر شده‌ام، یک نکته را خیلی خوب متوجه شده‌ام و آن هم این است که تو در یک زمان واحد نمی‌توانی تمام تماشاگران را سرگرم کنی. انجام این کار اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت خواهد بود.سلیقه تماشاگران بسیار متفاوت است. شما چگونه می‌توانید به صورت هم‌زمان تمام این خواسته‌ها و سلیقه‌های متفاوت را برآورده کرده و پاسخ دهید؟

*آیا با شرایط مختلف فیلم‌سازی و مراحل تولید فیلم‌ها کنار می‌آیید؟

اگراز خواب بیدار شوید و ببینید که برف در حیاط خانه‌تان تا زانویتان است، چه می‌کنید؟ نمی‌توانید خشمگین شوید و فریاد بکشید. این کار دردی را دوا نمی‌کند و باعث کاهش سطح برف نمی‌شود. این موضوعی است که باید با آن کنار بیایند. وقتی در موقعیتی قرار می‌گیری که در عالم واقعیت وجود دارد، باید بر اساس شرایط آن موقعیت عمل کنی.، هر کاری جز این دیوانگی و حماقت است.

با شرایطی هم که سر صحنه فیلم‌برداری فیلم‌هایم است کنار می‌آیم. شما فقط پس از قبول کردن شرایط است که می‌توانید تغییراتی در آن به وجود بیاورید. صحنه فیلم‌برداری فیلم‌های من در اواسط و پایان کار، هیچ شباهتی با زمان شروع آن‌ها ندارد. بسیاری از دیوارهای بی اعتمادی که ممکن است در ابتدای کار بین من و فیلم‌ساز وجود داشته باشد، پس از مدتی فرو می‌ریزد و من‌می‌توانم خواسته‌ها و درک خود از نقشم را به شکلی منطقی به کارگردان‌هایم بگویم.

 

*بازیگری برایتان به خاطر پول و منبع درآمد است؟

اصلا! اگرچه در این حرفه می‌توان دستمزد خوبی دریافت کرد، ولی من اجباری ندارم که برای پول و دستمزد کار کنم. همین حالا می‌توانم این حرفه را رها کنم و به هیچ وجه نگران خرج روزانه‌ام نباشم. بازیگری را به خاطر لذت آن انتخاب کرده‌ام، لذت این که در قالب شخصیت‌ها و آدم‌های متفاوت بروی و چهره‌های مختلف را روی پرده سینما به تصویر بکشی.

 

*بازی در کدام نوع از فیلم‌ها را ترجیح می‌دهید؟

بعضی وقت‌ها با فیلمی که بازی می‌کنید، فقط می‌خواهید تماشاچی را سرگرم کنید. اما بعضی وقت‌ها به دنبال آن هستید که تاثیری خاص بر روی بیننده بگذارید و وادارش کنید که درباره چیزی یا مسائلی به تفکر بنشیند. من در هر دو دسته فیلم‌های سرگرم کننده و غیر متعارف بازی کرده‌ام و از این بابت متأسف نیستم. به باور من، تماشاچی سینما به همان اندازه که به فیلم‌های غیر متعارف نیاز دارد، نیازمند فیلم‌های سرگرم‌کننده هم هست.

 

*با این تفکر که فیلم‌ها فقط باید برای سرگرن‌کردن تماشاچی ساخته شود، مخالف‌ام/سینما وظیفه مهم اجتماعی هم دارد و باید با فیلم‌هایش جامعه را به سمت تعالی ببرند

سینما و بازیگران نباید خودشان را محدود به یک نوع خاص فیلم‌سازی کنند. اما در عین حال با این تفکر برخی از تهیه‌کنندگان هالیوودی که می‌گویند فیلم‌ها فقط باید برای سرگرن‌کردن تماشاچی ساخته شود، مخالف هستم. سینما در کنار سرگرم‌کردن بینندگانش، یک وظیفه مهم اجتماعی هم دارد و باید با فیلم‌هایش به مردم کمک کند تا موجودات بهتری باشند و جامعه را به سمت تعالی ببرند.

ما بازیگران می‌توانیم با تشویق فیلم‌سازان به ساخت فیلم‌های اجتماعی، گام بزرگی در جهت نزدیک‌تر کردن سینما به مسائل مردم برداریم. فیلم‌ها نباید تنها به سرگرم‌کردن تماشاگران و ارائه یک پایان خوش به آن‌ها قناعت کنند. فیلم‌های سینمایی این قدرت را دارند که بینندگان خود را به چالش بکشند و پرسش‌های تازه‌ای برایشان مطرح کنند. من این جنبه سینما و فیلم‌های سینمایی را خیلی دوست دارم.

 

*اما گفته می‌شود سینما یک هنر رویا پررداز است و رویا پردازی میانه خوبی با واقعیت‌های تلخ جامعه ندارد.

بستگی دارد از کدام زاویه به ماجرا نگاه کنید. اگر شما آدمی آرزومند و رویا پرداز باشید، زندگی‌تان تا دست‌یابی به آن خواسته آرام و قرار ندارد. تمام تلاش‌تان این است که آن رویا را تبدیل به واقعیت کنید. سینما و فیلم‌های آن هم همین‌طور است. این هنر رویا پرداز می‌تواند درباره رویاها و آرزوهای تلخ و سخت مردم عادی و مشکلات آن‌ها هم صحبت و رویا پردازی کند. شما امروزه می‌بینید فیلم‌های زیادی در همین کارخانه رویا پردازی ساخته می‌شود که درباره خواسته‌های دور دست و محال مردم حرف می‌زنند.

 

*آیا در تمام طول سال مشغول بازی در فیلم‌های سینمایی هستید؟

خیر. معمولاً فقط نیمی از سال را کار می‌کنم. این کار را هم با عشق و علاقه انجام می‌دهم و از انجام آن لذت می‌برم. راستش را بخواهید از کارکردن با آدم‌هایی که از کارشان لذت می‌برند و آن را دوست دارند، لذت می‌برم. در این حالت، در موقعیتی قرار می‌گیرید که حاصل کار یک چیز خوب و مثال زدنی خواهد بود. نیمی از سال را هم که مشغول بازی در فیلم‌ها نیستم، به فعالیت‌های اجتماعی و خانوادگی می‌پردازم.

 

*در مقام یک فعال اجتماعی فکر می‌کنید بازیگران باید در مسائل مختلف اجتماعی شرکت و اظهار نظر کنند؟

خب،  اجباری برای این کار نیست. هر هنرمندی خودش باید به این نتیجه برسد که در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت داشته باشد. شرکت در چنین فعالیت‌هایی اجباری نیست. بازیگرانی که در این زمینه فعال هستند خودشان به این باور رسیده‌اند که صدایشان می‌تواند بلندگوی خوبی برای بیان خواسته‌های مردم عادی و گروه‌های مختلف اجتماعی باشد. به نظر من، فعالیت‌های اجتماعی بازیگران تکمیل کننده هنر بازیگری‌شان است و باعث می‌شود مردم و تماشاگران دید بهتر و مثبت تری نسبت به آن‌ها داشته و احترام ویژه‌ای برایشان قائل شوند.

*به عنوان فعال حقوق مدنی رنگین پوستان، فکر می‌کنید آن‌ها به چه دستاوردهایی رسیده‌اند؟

دستاوردهای خیلی زیاد! همین سینما را در نظر بگیرید. تا چند دهه قبل سیاهان فقط در نقش نوکر و پیشخدمت نقش می‌گرفتند. ولی حالا بازیگران سیاه‌پوست از اهمیت و اعتبار بسیار زیاد و بالایی برخوردارند. یک زمانی فقط سیدنی پواتیه سینمای سپاهان را رهبری و نمایندگی می‌کرد. ولی ما حالا ده‌ها سیدنی پواتیه داریم. خیلی مهم و جالب است که تعدادی از مسئولان کمپانی‌های بزرگ فیلم‌سازی که دیدگاه‌های نژاد پرستانه و ضد رنگین پوستان داشتند، حالا خودشان با بازیگران سیاه پوست تماس گرفته و شخصاً آن‌ها را دعوت به بازی در تولیدات خود می‌کنند.

 

*هالیوود را مجبور به پذیرفتن خودمان کردیم

 

*این طور که می‌گویید هالیوود تغییر کرده است.

هالیوود تغییر نکرد. ما هالیوود را تغییر دادیم. طوری عمل و حرکت کردیم که هالیوود نشینان مجبور به قبول حضور ما شدند. بدون تلاش بالای هنرمندان سیاه‌پوست و همراهی همکاران سفید‌پوست مترقی‌شان، هیچ‌وقت چنین چیزی میسر نمی‌شد.

 

*فیلم تازه چه دارید؟

مشغول بازی در خود زندگی هستم. این فیلم حال و هوایی کمدی انتقادی و خانوادگی دارد. قصه‌اش درباره زوجی است که سال‌هاست در نیویورک زندگی می‌کنند. زمانی که آن‌ها تصمیم به تعویض آپارتمان قدیمی‌شان می‌کنند، مشکلات است که از هر سو به سمت آن‌ها روانه می‌شود. این قصه قصددارد نگاهی واقع‌گرا به مشکل مسکن و دفترهای املاک بیندازد.

منبع: فارس نیوز



کلمات کلیدی : امریکا آنسوی مرز
زنجیره به دور فردو
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 9:31 عصر
فارس از حماسه هسته‌ای دانشجویان گزارش می‌دهد
زنجیره انسانی به بلندای استقامت یک ملت به دور فردو

بسیاری از دانشجویان دانشگاه‌های کشور در حرکتی خود جوش پا به پای هم زنجیره‌ای به بلندی همت و اراده ملت ایران در اطراف تاسیسات هسته‌ای فردو تشکیل دادند.

خبرگزاری فارس: زنجیره انسانی به بلندای استقامت یک ملت به دور فردو

 

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، جمع زیادی از دانشجویان دانشگاه‌های کشور از جمله صنعتی شریف، تربیت مدرس، شاهد، امیرکبیر، شهید بهشتی و دانشگاه‌های قم ظهر امروز پس از اقامه نماز ظهر و عصر به منظور تشکیل زنجیره انسانی به سمت تاسیسات هسته‌ای فردو حرکت کردند.

بسیاری از طلاب نیز دانشجویان را در این حرکت خودجوش در حمایت از فعالیت‌های هسته‌ای ایران همراهی کردند و  پا به پای هم زنجیره‌ای به بلندی همت و اراده ملت ایران در اطراف تاسیسات هسته‌ای فردو تشکیل دادند.

این زنجیره انسانی دانشجویان به منظور حمایت از فعالیت‌های هسته‌ای ایران یک روز پیش از آغاز دور جدید مذاکرات 1+5 تشکیل شد و بر این نکته تاکید داشت که ایران از حق مسلم خود در بهره مندی از انرژی هسته‌ای کوتاه نخواهد آمد و چرخ تاسیسات هسته‌ای فردو هرگز از حرکت نخواهد ایستاد.

این مراسم با سرود جمهوری اسلامی ایران و بیانیه‌ای مبنی بر ضرورت حمایت همه جانبه از فعالیت‌های هسته‌ای ایران آغاز شد که طی این بیانیه دانشجویان تصریح کردند که نمی‌گذارند دستاوردهای شهدای هسته‌ای پایمال شود.

دانشجویان همچنین خاطرنشان کردند: با شعارهایمان همبستگی خود را با دولت و رهبر اعلام می‌کنیم.

سایر دانشجویان در این مراسم با سردادن شعار «چرخه کامل سوخت حق مسلم ماست/ چرخه کامل سوخت خواسته ملت است» حمایت خود را از این بیانیه و خواسته دانشجویان حاضر در این زنجیره انسانی اعلام کردند.

دانشجویان و طلاب با شور و هیجان خاصی و با در دست داشتن پرچم ایران و پرچم‌های منقش به کلمه زیبای «یا مهدی» در اطراف سایت هسته‌ای فردو زنجیره انسانی خود را تشکیل دادند.

تصاویر شهدای هسته‌ای و پلاکارد‌هایی با مضامین «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسراییل»، «مرگ بر فرانسه»، «اگر سایت فردو تعطیل شود، خون شهدای هسته‌ای پایمال می‌شود»، «کشتن آلاله شیوه اهریمن است / این وطن اما پر از احمدی‌روشن است»، «پیشرفت ادامه دارد»، «نخبگان شریف توقف ناپذیرند»، «فردو در قلب ماست»، «انرژی هسته‌ای حاصل خون شهدا است» و... توسط دانشجویان حمل شد.

علی‌اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران هسته‌ای نیز امروز به جمع دانشجویان تشکیل دهنده زنجیره انسانی در اطراف تاسیسات هسته‌ای فردو پیوست.

رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در حاشیه درباره پاسخ مسئولین هسته‌ای ایران به پیام امروز دانشجویان ایرانی گفت: پاسخ ما به دانشجویانی که امروز در سایت هسته‌ای فردو حاضر شده‌اند این است که‌ ای دانشجویان عزیز و ای کسانی که اسوه‌های این نظام هستید شما هنوز در جامعه وارد نشده‌اید و آلوده به مسائل و لذت‌های مالی و اجتماعی نشده‌اید لذا شما حق را آن گونه که واقعیت دارد تشخیص می‌دهید.

صالحی تاکید کرد: افزود: این را بدانید که دولتمردان از حقوق ملت عزیز ایران دفاع می‌کنند و شما این اطمینان را داشته باشید که خواسته دولتمردان ایرانی و نمایندگان مذاکره کننده چیزی جز خواسته شما دانشجویان و ملت شریف ایران نیست.

وی خاطرنشان کرد: نمایندگان مذاکره کننده یقیناً در چارچوبی حرکت می‌کنند که بر پایه اصول نظام است و مسلماً هیچ حقی از ملت ضایع نخواهد شد.

وی همچنین با اشاره به پیام امروز دانشجویان ایرانی به غرب و استکبارگرایی آمریکایی اذعان داشت: غرب خیلی خوب می‌داند که جمهوری اسلامی ایران یک کشور ویژه است و دولتی برآمده از اراده ملت دارد. بنابراین آن‌ها باور دارند که بین دولت و ملت جدایی نیست و یگانگی وجود دارد.

رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در توصیف حضور دانشجویان ایرانی در سایت هسته‌ای فردو تأکید کرد: حضور امروز دانشجویان در سایت هسته‌ای فردو و تشکیل زنجیره انسانی نشانه اراده ملی ما است و ملت همان گونه که در دفاع مقدس وارد شده‌اند در یک چالش این چنینی نیز دست در دست یکدیگر خواهند داد و تا رسیدن به موفقیت نهایی از تلاش خود مبنی بر دفاع از حقوق هسته‌ای مسلم نظام کنار نخواهند کشید.

وی در پایان تصریح کرد: فعالیت‌های همتایان این دانشجویان در فردو در حال انجام است و این گونه فعالیت‌ها در نطنز، بوشهر و سایر نیروگاه‌ها نیز ادامه دارد بنابراین فعالیت اندیشمندان ما هر روز یک والفجر 8 است.

دانشجویان در ادامه حرکت خود با شعار «دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد» و «دانشجو از ذلت بیزار است» بر لزوم پایداری در فعالیت‌های هسته‌ای و پاسداری از خون شهدای هسته‌ای تاکید کردند.

تعداد زیادی از عکاسان خبرگزاری‌ها و تصویربرداران شبکه‌های داخلی و خارجی این حرکت خودش جوش دانشجویان در حمایت از فعالیت‌های هسته‌ای ایران را ثبت کردند.

در ادامه دانشجویان همچنین با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل و به آتش کشیدن پرچم‌های آمریکا و اسراییل خشم و انزجار خود را از سیاست‌های خصمانه آمریکا علیه ملت ایران اعلام کردند.

دانشجویان تشکیل دهنده زنجیره انسانی در اطراف تاسیسات هسته‌ای فردو در ادامه با تکمیل فرمی اعلام کردند برای کمک و یاری به طراحی و ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای در کشور آماده هستند.

دانشجویان در این فرم تاکید کردند: ما به عنوان جمعی از فرهیختگان پیشرو نظام جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌داریم که آماده‌ایم تا در تکمیل فرایند تولید برق هسته‌ای و تسریع در ساخت نیروگاه‌‌های اتمی با تمام قوای علمی خود مجاهدانه همچون هم‌دانشگاهی‌های عزیزمان شهید مصطفی احمدی روشن، شهریاری‌ها و علی محمدی‌هایی باشیم که همواره در خط مقدم جهاد علمی بوده‌اند و از هیچ تلاشی در این راه مضایقه نکردند.

پایان زنجیره انسانی دانشجویان به دور تاسیسات هسته‌ای فردو همراه بود با قرائت بیانیه توسط مهدی زینالو، دبیر کمیته حفظ و توسعه دستاوردهای هسته‌ای ایران همراه بود.

وی در بخشی از این بیانیه که با تایید دانشجویان همراه بود تاکید کرد: ما دانشجویان نخبه ایرانی که امروز از میان دانشگاه‌های کشور برای اعلام حمایت خویش از حلقه‌های پیشرفت علمی ایران در سایت فردو کنار هم جمع شده‌اند به عنوان زبان گویای مردم ایران در پیام روشنی که همان دفاع از منافع علمی و افزایش شتاب حرکت علمی و طی کردن مسیر قله‌های رفیع علم و دانش در کشور است اعلام می‌دارند.

زینالو با تاکید بر اینکه دانشجویان این مهم را از اهداف و آرمان‌های خویش می‌دانند خاطرنشان کرد: دانشجویان نخبه ایرانی اجازه ذره‌ای کاسته شدن از شتاب علمی کشور را نخواهند داد.

وی یادآور شد: جایگاهی که امروز جمهوری اسلامی ایران در مرز‌های دانش دارد به خاطر جانفشانی شهدای هسته‌ای ما است.

یادآور می‌شود با قرائت این بیانیه زنجیره انسانی دانشجویان کشور در اطراف تاسیسات هسته‌ای ایران به پایان رسید.

منبع: فارس نیوز

 



کلمات کلیدی : برنامه هسته ای
مشکل آمریکا \دانش هسته ای\
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 12:0 صبح

 

گفتگوی مشرق با دانشمند هسته‌ای ایرانی‌الاصل آمریکا؛

آمریکا اولین حامی غنی‌سازی در ایران بود/ مخالفت فرانسه بخاطر "جیب خالی" است/ مشکل آمریکا "دانش هسته‌ای" ایران است

به گفته دکتر نخعی، تهران 15 سال پ?ش از دانشمندان ھسته‌ای آمر?کا خواست تا برنامه ھسته‌ای ا?ران را بررس? کنند؛ اما وزارت دفاع آمر?کا مخالفت کرد چون نم? خواست ?گانه اھرم فشارش بر ا?ران در پرونده هسته‌ای از دست برود.

گروه بین‌الملل مشرق - دکتر «بهراد نخعی» دانشمند ایرانی الاصل آمریکایی، دکترای مهندسی اتمی از دانشگاه تنسی آمریکا دارد. وی سابقه زیادی در زمینه تدریس و کار اجرایی در نیروگاه‌های هسته‌ای آمریکا داشته و هم اکنون حدود پنج سال است که بازنشسته شده و وقت خود را به فعالیت در زمینه مسائل اجتماعی و تبلیغ در خصوص استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای اختصاص داده است.

 

به گفته دکتر نخعی، تهران 15 سال پ?ش از دانشمندان ھسته‌ای آمر?کا خواست تا برنامه ھسته‌ای ا?ران را بررس? کنند اما وزارت دفاع آمر?کا مخالفت کرد چون نم? خواست ?گانه اھرم فشارش بر ا?ران در پرونده هسته‌ای از دست برود. 

در سال 1998، در دولت کل?نتون، وزارت دفاع آمریکا تصم?م? مبن? بر فرستادن گروھ? متشکل از دانشمندان ھسته‌ای برجسته به ا?ران برای بازرس? از برنامه ھسته‌ای ا?ن کشور را وتو کرد. به گفته بهراد نخعی دانشمند ھسته‌ای که قرار بود برنامه ا?ن سفر را ترت?ب دھد، ا?ن دعوت از جانب ا?ران صورت گرفته بود. به گفته دکتر نخعی، پنتاگون با ا?نکه م?‌توانست ?ک ?ا چند دانشمند را ھم به انتخاب خود در ا?ن گروه بگنجاند، با تصم?م فرستادن ھ?ئت نما?ندگان? متشکل از دانشمندان ھسته‌ای به ا?ران مخالفت کرد. 

 

سوال: آقای نخعی شما به عنوان یک متخصص فنی مسائل هسته‌ای و به عنوان کسی که مسائل سیاسی مرتبط با مساله هسته‌ای ایران را دنبال کرده است، لطفا توضیحی از روند کلی مساله هسته‌ای ایران بفرمایید. بحث‌های زیادی در خصوص برنامه هسته‌ای ایران در داخل و خارج از کشور وجود دارد که برای مثال گفته می شود کشوری که ذخایر عظیم انرژی دارد چرا به دنبال برنامه هسته‌ای است. این صحبت‌ها در حالی مطرح می‌شود که اصلا برنامه هسته‌ای ایران قبل از انقلاب و با تبلیغات خود غربی‌ها کلید خورد پس این مساله که دسترسی ایران به منابع انرژی بهانه موجهی توسط غربی‌ها برای جلوگیری و تشکیک در برنامه هسته‌ای ایران نیست و باید دلیل مشخص‌تری از این بحث‌ها برای مقابله غرب با برنامه هسته‌ای ایران وجود داشته باشد. 

دکتر نخعی: در اوسط دهه 60 میلادی جمعیت ما رو به افزایش بود. مساله افزایش جمعیت مساله‌ای نبود که تنها ایران با آن مواجه باشد بلکه مساله‌ای بود که دنیا با آن مواجه بود. در سال 1850 جمعیت جهان از یک میلیارد نفر گذشت و بعد از گذشت صد سال این جمعیت به دو میلیارد نفر رسید این زمانی بود که برق نقش کلیدی را در زندگی مردم بازی می‌کرد. 

به خاطر می آورم زمانی که ما در ایران زندگی می‌کردیم و کوچک بودیم شب‌ها چراغ نفتی روشن می‌کردیم و درس می‌خواندیم، در آن زمان مردم با چراغ نفتی غذا درست می‌کردند. با افزایش جمعیت مصرف انرزی هم شدت گرفت. از سال 1850 تا سال 1950 که صد سال طول کشید تا یک میلیارد نفر به جمعیت جهان اضافه شود ولی از سال 1950 تا سال 1962 یعنی دوازده سال یک میلیارد نفر دیگر به جمعیت جهان اضافه شد. این جمعیت در ابتدای سال دو هزار هفت میلیارد و در حال حاظر به چیزی حدود هشت میلیارد نفر رسید. با افزایش جمعیت و مدرن شدن زندگی در جهان برق از یک کالای لوکس به یکی از نیازهای اولیه انسان تبدیل شد. چند سال پیش که در نیویورک برق‌ها قطع شد مردم بیرون خیابان‌ها مانده بودند چون حتی قفل خیلی از خانه‌ها برقی بود و مردم حتی وارد خانه خودشان بشوند تازه اگر حتی می توانستند وارد خانه بشوند اگر می‌خواستند از آب استفاده کنند این آب را می بایست پمپ‌های برقی به طبقات مختلف منتقل می کردند.

سوخت‌های فسیلی در دنیا دیگر به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیاز مردم باشد و مضاف بر آن به شدت موجب آلودگی محیط زیست می شود.

در دنیا دو نوع منبع انرژی وجود دارد نوع اول منابع انرژی نرم مانند انرژی خورشیدی و انرژی باد است و منبع انرژی دیگر منبع انرژی سخت مانند سوخت‌های فسیلی و انرژی هسته‌ای است.

آمریکا اولین حامی غنی‌سازی در ایران بود

زمانی که برنامه هسته‌ای ایران در حال شکل‌گیری بود هدف این بود که حدود 20 هزار مگاوات از انرژی مورد نیاز کشور توسط انرژی هسته‌ای تأمین شود. در آن زمان تنها درآمد ما از محل فروش نفت بود و اگر قرار بود که نفت به مصرف داخلی برسد دیگر امکان کسب درآمد و سرمایه‌گذاری آن از بین می‌رفت. با توجه به وجود معادن اورانیوم در ایران گزینه انرژی هسته‌ای گزینه مناسبی برای تامین نیاز صنعت کشور به نظر می‌رسید.آمریکایی‌ها علاوه بر تشویق زیادی که در خصوص ایجاد برنامه هسته‌ای در ایران می‌کردند به شدت از غنی سازی اورانیوم در ایران حمایت می‌کردند تا بتوانند با استفاده از غنی‌سازی صورت گرفته در ایران مشتری‌هایی را در جهان برای اورانیوم غنی شده در ایران پیدا کنند و آن را به دنیا بفروشند.

در آن زمان به دلیل مسائل سیاسی که وجود داشت آمریکا امکان این را نداشت که خود غنی‌سازی کند و اورانیوم غنی‌شده را به کشورهای دیگر بفروشد به همین خاطر به دنبال این بود که بتواند این غنی‌سازی را در ایران انجام دهد و از طریق ایران آن را به کشورهای دیگر دنیا بفروشند. در آن زمان رییس مرکز مطالعات اتمی آمریکا که خانمی به نام "دیکسی لیری" بود به ایران سفر کرد تا بتوانند با فروش رآکتور اتمی به ایران، امکان غنی‌سازی را بررسی بکنند.

چهار دیدگاه درباره برنامه هسته‌ای پس از انقلاب/ایران برنامه غنی‌سازی مخفی نداشته است

بعد از آن انقلاب چهار دیدگاه در خصوص برنامه هسته‌ای وجود داشت. یک گروه معتقد بود که به هیچ وجه ایران نیازی به برنامه هسته‌ای ندارد. گروه دیگر اعلام می کرد که باید برنامه هسته‌ای داشته باشیم ولی این برنامه نباید هیچ جنبه نظامی داشته باشد. گروه سوم معتقد بود که ماباید برنامه کاملاً صلح‌آمیز داشته باشیم ولی باید تحقیقات در خصوص برنامه تسلیحاتی هسته‌ای داشته باشیم که در صورت نیاز به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای حرکت کنیم یعنی آن توانایی که در حال حاضر 45 کشور در دنیا دارند و گروه آخر هم که به‌شدت کم‌تعداد بود می‌گفتند چون بقیه کشورها سلاح هسته‌ای دارند ما هم باید داشته باشیم که این گروه واقعا اهمیت چندانی نداشتد.

با این تفاسیر، ایران بعد از انقلاب تصمیم گرفت که اقدامات لازم را برای آغاز به‌کار رآکتورش انجام بدهد به خصوص رآکتور هایی که ایران به شرکت زیمنس آلمان به قیمت 850 میلیون دلار سفارش داده بود و پول آن را پیش پرداخت کرده بود. ایران تماس گرفت برای ادامه پروژه. نمایندگان شرکت زیمنس به ایران آمدند ولی آمریکایی‌ها در زمان ریگان فشار آوردند و آنها را از ادامه همکاری با ایران منصرف کردند. در آن زمان ایران تصمیم گرفت با همکاری آژانس بین المللی انرژی اتمی تحقیقاتی را در زمینه غنی‌سازی آغاز کند ولی این بار هم آمریکایی‌ها بر خلاف مقرارت، آژانس را از ادامه همکاری با ایران منصرف کردند.

این ادعا که گفته می‌شود برنامه غنی‌سازی ایران مخفیانه بوده، نادرست است. اگر این ادعا درست بود پس چطور آمریکایی‌ها در زمان ریگان به سازمان انرژی اتمی برای عدم همکاری با ایران در زمینه غنی‌سازیفشار آوردند؟ به این دلیل که برنامه غنی‌سازی ایران آشکار بود و آمریکایی‌ها هم از آن اطلاع داشتند.

برنامه هسته‌ای ایران پس از فراز و نشیب‌های زیاد ادامه یافت و ایران با روس‌ها برای اتمام پروژه رآکتور اتمی بوشهر به توافق رسیدند و براساس توافقات صورت گرفته قرار بود که سوخت اول و دوم رآکتور بوشهر را روس‌ها تأمین کنند و پس از سپری‌شدن دوره 24 ماهه مصرف سوخت در نیروگاه، روس‌ها سوخت را پس بگیرند و به کشورشان بازگردانند و سوخت جدید به ایران بدهند.

برنامه هسته‌ای ایران تا زمان دور اول ریاست جمهوری "بیل کلینتون" ادامه پیدا کرد و در این زمان بود که فشار بر ایران شروع به افزایش کرد آمریکایی‌ها اعلام کردند که باید ایران برنامه هسته‌ای خود را متوقف کند. این مسأله در زمانی بود که ایران در خصوص برنامه هسته‌ای اقدامات ابتدایی را انجام داده بود ولی هنوز تحقیقات دقیقی در این خصوص صورت نگرفته بود. طی این زمان به ایران فشار می آوردند که ایران نباید برنامه هسته‌ای داشته باشد و از طرف دیگر داشنمندان ایرانی رفته‌رفته براساس قوانین بین‌المللی دست آوردهای خود را در این زمینه افزایش می‌دادند.

خیال آمریکا با تخریب تأسیسات هسته‌ای ایران هم راحت نمی‌شود/ مشکل دانش هسته‌ای ایران است

اگر واقعاً خواست غربی‌ها جلوگیری از برنامه هسته‌ای ایران بود نفت ایران را تحریم نمی کردند و برعکس تحریم‌ها را برمی‌داشتند و انگیزه ایران را برای پیگیری برنامه هسته‌ای کم می‌کردند. شما می‌دانید که در زمان ریگان نفت ما را تحریم کردند و الان 30 و خرده‌ای سال است که با محرومیت نفتی مواجه هستیم. اگر واقعاً مشکل آن‌ها عدم دستیابی ما به برنامه هسته‌ای بود به هر شکلی می‌توانستند تحریم‌های نفتی را بردارند که ما نیازی به برنامه هسته‌ای نداشته باشیم، ولی این کار را نکردند. آنها می‌خواستند که ما نه بتوانیم نفت‌مان را بفروشیم و نه این برنامه هسته‌ای را داشته باشیم. پس مطالبات و رفتار آنها در قبال ایران صادقانه نبود.

خیال آمریکایی‌ها با متوقف‌شدن و یا حتی تخریب تأسیسات هسته‌ای ما راحت نمی‌شود. مسأله نانوایی نیست که مثلا اگرتنورشان را خراب کنند بگویند خیالشان راحت شود. مشکل آنها این است که کسانی درایران هستند که دارای دانش هسته‌ای هستند و باز هم ممکن است برنامه هسته‌ای ایران را آغاز کنند. اگر برنامه هسته‌ای ایران تعطیل شود بهانه دیگری پیدا می‌کنند. اگر ایران برنامه هسته‌ای خود را متوقف کند برخلاف منافع بین المللی و کشورهای دیگر عمل کرده است و حقی را نه تنها از مردم ایران بلکه از مردم دنیا گرفته است.

سخنان نتانیاهو ارزش خواندن و شنیدن ندارد

سوال: فکر می‌کنید که غرب با وجود اطلاع از صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران چگونه افکارعمومی را در کشورهای خود علیه برنامه هسته‌ای ایران سوق می دهد؟ و اینکه نتانیاهو مکرر اعلام می کند که برای مثال ایران طی چند ماه آینده به بمب هسته‌ای دست پیدا می کند بر چه اساسی است؟

دکتر نخعی: در خصوص اظهارات نخست وزیر اسراییل باید بگویم که نتانیاهو دارای ذره‌ای اعتبار نیست که آنچه که می‌گوید را حتی خواند یا حتی شنید. در نتیجه ایشان دهانش را که باز کند آنچه که می گوید مردود است و غیرقابل قبول است و اینکه به هر چه ایشان میگوید نه باید خواند و نه باید نگاه کرد. ذره‌ای اعتبار در گفتار و عملش وجود ندارد.

غرب با توجه به عدم اطلاع مردم از مراحل مختلف برنامه هسته‌ای ایران، سعی می کند که مردم را از برنامه هسته‌ای ایران بترساند و یکی از مواردی که اخیرا به آن متوسل شده‌اند آب سنگین اراک است.

ایران تا 6 ماه پیش‌ از راه‌اندازی راکتور آب سنگین اراک، الزامی به اعلام آن ندارد

مرکز آب سنگین ما هنوز در مراحل اولیه است و هیچ نوع مواد اتمی درآن وارد نشده درنتیجه تحت نظارت سازمان انرژی اتمی نیازی نیست قرار بگیرد. طبق قوانین و مقررات سازمان انرژی اتمی که ما امضا کردیم و به آن پایبند هستیم، ما6ماه قبل ازاینکه مواد اتمی به یک ساختمان و یک تاسیسات وارد کنیم موظفیم به سازمان انرژی اتمی اطلاع بدهیم و قبل از آن هیچ احتیاجی نداریم که آن را اعلام کنیم. ما مراکز پاستوریزه شیر هم داریم اجباری نداریم که آنها را هم به سازمان آژانس انرژی اتمی اطلاع بدهیم.

نمایی از مرکز آب سنگین اراک

بسیاری از ایزوتوپ‌هایی که برای شیمی درمانی استفاده می‌شود در راکتورهای تحقیقاتی تولید می‌شود همان راکتورهایی که برخلاف مقررات سازمان آژانس بین المللی و مقررات بهداشتی بین المللی سوختش را در سال 2008 به ایران ندادند با اینکه هیچ جنبه غیرطبی نداشت و می‌دانستند در ایران ما مریض‌هایی داریم که مبتلا به سرطان هستند و احتیاج به این ایزوتوپ‌ها دارند و بعضی از این ایزوتوپ‌ها بیش از 20 روز دوام نمیاورند و باید به آنها برسد، با نهایت شقاوت حاضر نشدند که سوخت این راکتور رابه ما بدهند و ما مجبور شدیم که خودمان بسازیم.

این اقدام غرب اول درسی که به ما داد این بود که ما باید احترام به دیگران بگذاریم ولی به هیچ کس نباید برای نیازهای اصلی کشورمان اعتماد کنیم. اگر خودمان نتوانیم آن را تولید کنیم هیچ انتظاری نباید داشته باشیم که دیگران به ما بدهند از این شاهد بهتری شما نمیتوانید پیدا بکنید برای این گفتار من. ما خودمان به این دانش دست پیدا کردیم.

طبق بند 4 معاهده منع سلاح‌های اتمی ما حق داریم که بازتولید هم داشته باشیم برای اینکه بند چهار می گوید که از تمام مزایای استفاده و تولید و تجهیزات صلح‌جویانه اتمی ما می‌توانیم بهره‌برداری کنیم برای همین چه غنی‌سازی و چه بازتولید یعنی سوخت اتمی که دوره اش در راکتور تمام شده است این حق را داریم که این سوخت را باز تولید کنیم که این مساله هم جزو تولید و تحقیقات محسوب میشود.

سوسیالیست‌ها در فرانسه همکاری تنگاتنگی با صهیونیست‌ها دارند/اسرائیل با کمک فرانسه هسته‌ای شد/مواضع فرانسه حاکی از جیب خالی آن‌هاست

سوال: با وجود اینکه در دولت جدید و تیم مذاکره کننده جدید با حسن‌نیت برای مذاکرات اعلام آمادگی کردند ولی آمریکایی‌ها و در کل غربی‌ها با پیش‌شرط گذاشتن و مانع‌تراشی مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات می‌شوند. برای مثال همه جهان شاهد بود که در مذاکرات ژنو‌2 زمانی که همه در مذاکرات به توافق رسیده بودند این فرانسوی‌ها بودند که مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات شدند و از این بدتر این بود که زمانی که وزرای کشورهای غربی 5+1 به کشورهایشان برگشتند به اتفاق اعلام کردند که دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات ایران بوده و مواضع مشترکی را با ایران دنبال می‌کنند. در صورتی که حقیقت امر واقعا غیر از این بود. ایران با این وجود چگونه می تواند به غربی‌ها اعتماد کند؟

دکتر نخعی: از زمان اشغال فلسطین توسط اسراییلی‌ها، چپ‌ها در فرانسه همکاری تنگاتنگی با صهیونیست‌ها داشتند و به محض اینکه فرانسه به دانش هسته‌ای دست پیدا کرد تلاش کرد که اسرائیل به سلاح‌های هسته‌ای دست پیدا کند. بنابراین سلاح هسته‌ای اسرائیل فرزند چپ‌ها و سوسیالیست‌ها در فرانسه است و الان هم که سوسیالیست‌ها به قدرت رسیدند با همان کیفیت دارن به اسرائیلی‌ها خدمات می دهند.

از طرف دیگر فرانسه که خود را از بازار ایران محروم می‌بیند برای جبران باید توجه کشورهای عربی را جلب کنند تا از این طریق بتوانند بازارهای آنها را تسخیر کنند. مخالفت سرسختانه با ایران علاوه بر صهیونیست‌ها کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را نیز طرفدار فرانسه خواهد کرد. اظهارات مقامات فرانسه براساس حقیقت و صداقت نیست بلکه براساس جیب خالی‌شان است و حالا که در شرایط سخت اقتصادی هستند این سیاست را دنبال می کنند برای همین فرانسه را در اینجا اصلا نباید به حساب آورد. رفتار وزیرخارجه فرانسه به یک «زن خراب» شبیه‌تر است تا یک سیاستمدار. ولی آمریکا به نظر می رسد بالاخره به این نتیجه رسیده است که کشوری که می‌تواند با کمک او در خاورمیانه باقی بماند ایران است و برای همین مشتاق به نتیجه رسیدن مساله هسته‌ای ایران است.

فرانسه در ژنو شروع به مخالفت کرد. مواضعی را مطرح کرد که اسرائیلی‌ها می‌خواستند و فرانسوی‌ها تلاش کردند تا از این فرصت برای نزدیک کردن بیشتر خود به گروه‌های فشار در آمریکا و برخی سران کشورهای عربی استفاده کنند. فرانسوی‌ها در دقایق آخر تلاش کردند که مواضع صهیونیست‌ها را در مذاکرات اعمال کنند و ایران را وادار به امضای آن کنند ولی ایران اعلام کرد که این چیزی نیست که ما بر سر آن مذاکره کرده بودیم.

سوال: تعریف شما از آمریکا چیست؟ آیا مقصود شما از آمریکا دولت آمریکا است؟

مقصود من دولت آمریکا است و تفاوت‌های زیادی میان دولت و کنگره وجود دارد. در حال حاضر دولت آمریکا منافع خود را در این می‌بیند که با ایران کنار بیاید و به توافق برسد.

شکست تلاش آمریکا برای گنجاندن تبصره در ان‌پی‌تی برای جلوگیری از غنی‌سازی در ایران

سوال: ماقبلا شاهد این بودیم که دولت آمریکا اشتیاق زیادی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات نداشت و در واقع مذاکره را برای مذاکره می‌خواست. چه اتفاقی افتاده است که الان منافع آمریکا در به نتیجه رسیدن مذاکرات تامین می شود؟

آمریکایی‌ها در زمان بوش پسر اقدامات زیادی کردند و سعی کردند با رشوه دادن به کشورهایی مانند روسیه و چین با تحریم علیه ایران موافقت کنند آمریکایی‌ها به دنبال یک چیز بودند و آن افزودن تبصره‌ای به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بود که کشورهایی که داری غنی‌سازی نیستند دیگر اجازه غنی‌سازی پیدا نکنند.

قرار بود در 14 آوریل 2006 در سازمان ملل در این خصوص تصمیم‌گیری بشود ولی درست روز 11 آوریل همان سال که مصادف با سالگرد قطع روابط آمریکا با ایران و روزی که پرتغال‌ها از جزیره قشم اخراج شدند بود، ایران اعلام کرد که ما غنی‌سازی کردیم و وقتی مشخص شد که ایران توانسته است که غنی‌سازی کند آن جلسه که قرار بود در سازمان ملل برگزار شود لغو شد. برای اینکه دیگر نمی‌توانست بگوی که مثلا اگر کشوری که یه‌کم غنی‌سازی کرد شامل این قانون بشود.

سوال: آقای نخعی شما یکی از دانشمندان هسته‌ای آمریکا هستید. آیا تا به حال شده است که ایرانی بودن خود را مخفی کنید؟

من اگر هزار دفعه دیگر هم به دنیا بیایم دلم میخواهد ایرانی به دنیا بیام. من ایرانی هستم و افتخار هم می‌کنم و همیشه باید سربلند باشیم ما. 

(گفتگو از: مصطفی افضل زاده)

منبع: مشرق نیوز

 

 

 



کلمات کلیدی : برنامه هسته ای
اتاق جنگ اقتصادی علیه ایران
نوشته شده توسط reza khangoli zivlaei در ساعت 11:4 صبح
آیا دولت اوباما واقعا به دنبال تصویب نشدن تحریم‌های جدید در کنگره است؟
گزارش «فارین پالسی» از اتاق جنگ اقتصادی علیه ایران در دولت اوباما

 رجانیوز - گروه بین الملل: در حالیکه فضاسازی‎های رسانه‎ای غرب اینگونه القاء می‎کند که اوباما و جان کری به شدت مشغول بررسی راههایی جهت اقناع کنگره به تصویب نکردن تحریمهای جدید علیه ایران هستند، گزارشها از داخل وزارت خزانهداری امریکا نشان می دهد این وزارتخانه با برپایی اتاقی به نام اتاق جنگ علیه برنامه هسته ای ایران به شدت به دنبال اجرای تحریم ها و اطمینان حاصل کردن از تحریم شدن تمام شرکتهای خصوصی و عمومی مرتبط با ایران هستند.

به گزارش رجانیوز، این تحریم ها تحریم های جدید نیست بلکه تحریم‎هایی است که ماه ژوئن سال گذشته توسط دولت و کنگره تصویب شده است و تعدادی از شرکت‎های اقتصادی وابسته به ایران را که به دولت ایران برای دور زدن تحریم‎ها کمک می‎کرده‎اند شامل می‎شود. اما وقتی وزارت خزانه‎داری شرکتی را تحریم می‎کند ، به دنبال تمام زیر شاخه‎ها و شرکت‎های فرعی دیگر رفته و به سبب تحریم یک شرکت ، ناگهان مجموعه از شرکت‎های بزرگ اقتصادی را در سر تا سر دنیا مورد تحریم قرار می‎دهد . نشریه فارین پالیسی در گزارشی به نحوه چگونگی رفتار وزارت خزانه داری دولت اوباما در اعمال تحریم ها پرداخته و با استفاده از کتابی که جدیدا توسط یکی از کارمندان این وزارتخانه نوشته شده ،  ابعاد جدیدی از حملات اقتصادی امریکا به ایران را فاش کرده است.

در این گزارش آمده است : «در ماه ژوئن گذشته وزارت خزانه داری امریکا تحریم های شدید و سخت تری را در برابر برنامه هسته ای ایران و شرکت های پیشرو در زمینه اقتصاد این کشور به اجرا گذاشت . تحریم های وزارت خزانه داری شامل شرکت های اصلی، شرکت های فرعی و شرکت های زیر شاخه‌ی شرکت های فرعی می شود. زنجیره ای از اقدامات انجام شده، هفته گذشته به صورت یک فایل پاور پوینت توسط وزارت خزانه داری منتشر شد که نشان می داد کدام شرکت ها و با چه نامهایی مورد تحریم قرار گرفته اند و از این جا عمق اقدامات آمریکا علیه اقتصاد ایران (البته آن دسته از اقدامات که محرمانه نبودند) به نمایش گذاشته شد . وزارت خزانه داری ایالات متحده ده ها شرکت دولتی مانند بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را رصد کرده و همه را تحریم کرده اما در همانجا این اقدامات متوقف نشده است . تحلیلگران خزانه داری سالها وقت و تلاش صرف شناسایی دقیق شرکت های ایرانی  که در خط مقدم مقابله با تحریم ها قرار داشته اند،‌کرده اند و هر کدام را به طور جداگانه وارد لیست تحریم ها کرده اند که شامل شرکت های وابسته به ایران ، ایرانیان خارج از کشور و شرکت های بیمه ای نیز بوده است. این اقدامات باعث شده ایران میلیاردها دلار از درامدهای نقدی خود را از دست بدهد . »

هنگامی که مذاکره کنندگان آمریکایی پای میز مذاکره با ایران در نشست ژنو نشستند، ایران تقاضای دیرینه خود برای لغو تحریم ها را دوباره روی میز گذاشت. دولت اوباما تمایل خود برای برداشتن بخشی از تحریم‎ها را در ازای امتیازات ملموسی که ایران باید به جامعه جهانی بدهد،‌ اعلام کرده است اما تاکنون با وجود تمام تلاشها هنوز در این باره هیچ جزییاتی منتشر نشده و مشخص نیست در صورت توافق چه نوع تحریم هایی قرار است تعلیق شده و یا برای همیشه از بین برود .

این در حالی است که اگر تحریم هایی مانند تحریم های شرکت های اقتصادی ایران از بین بروند ، در واقع جنگ ایالات متحده با نظام جمهوری اسلامی به پایان خود رسیده‎است، چرا که بر اساس اذعان مقام های رسمی دولتی این اقدامات و تحریم ها نه تنها به دلیل برنامه هسته ای ایران بلکه برای فشار آوردن اقتصادی به کشورمان در جهت فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بوده و نشانه‎ای مبنی بر انصراف امریکا از این هدف راهبردی در سیاست‎های جاری این کشور دیده نمی‎شود.

بر اساس این گزارش « بیشتر تلاش‎های وزارت خزانه داری شامل پبدا و فاش کردن شبکه‎ای از شرکت‎های ایرانی است که با نام‎های جعلی و ساختار پیچیده و مالکیت‎های گوناگون، و شرکت های تابعه مختلف و شرکت‎های اقماری در سایه ، به فرار ایران از تحریم ها کمک می کنند . ایالات متحده ادعا کرده است که این شرکت‎ها برای این راه اندازی شده اند که بتوانند از این طریق به ایران در دور زدن تحریم ها و به خصوص تحریم سیستم بانکی و مالی کمک کرده و دسترسی این کشور به سیستم بازارهای مالی جهانی را میسر کنند که مبارزه با این اقدام نیازمند مسدود کردن دسترسی ایرانیان به منابع مالی 50 میلیارد دلاری شان در این بازار بود.»

«خوان ذارات» یکی از دستیاران سابق وزیر خزانه داری، می‎گوید که تلاشهای اخیر برای پیدا کردن و تعلیق شرکت های پیش روی ایران در امر دور زدن تحریم ها تجربه ای بود که اولین بار در دهه 80 علیه کارتل مواد مخدر آمریکای لاتین به کار رفت . « ایده اصلی در آن زمان این بود که چهره های اصلی این کارتل بزرگ را شناسایی کرده ، شبکه هایشان را پیدا کنیم و بعد شرکت های پیشرویی را پیدا کنیم که به نظر می رسد به صورت قانونی کار می کنند » او که اخیرا کتابی درباره تلاشهای وزارت خزانه داری برای اعمال تحریم ها علیه ایران منتشر کرده است ، گفت که این مدل برخورد با شرکت های ایرانی مدل برخوردی است که با نام «رییس و اراذل و اوباش» نامیده می شود .

تلاش‎های انجام شده صدها شرکت خصوصی ایرانی، بانک های خصوصی، و کشتی هایی مثلا با نام‎های «مرغ نغمه سرا»و «رنگین کمان» را هدف قرار داده است . برخی از این شرکت ها متهم به حمل و رساندن تسلیحات به رژیم بشار اسد در سوریه و یا حزب الله در لبنان هستند و عده دیگری هم به سادگی و بی سر و صدا با دولت ایران همکاری می کنند . البته بسیاری از این شرکت اصولا هیج ارتباطی با برنامه هسته ای ایران ندارند اما تحریم ها شامل همه شرکت ها می شود .

تعداد زیادی از این شرکت ها که از تحریم های اقتصادی آمریکا ضربه دیده اند ، هر گونه ارتباط با دولت ایران را تکذیب می کنند . وزارت خزانه داری چند وقت پیش اعلام کرد که تهران از شرکت OVI یا (One vision Investment) که شرکتی محلی در کیپ تاون آفریقای جنوبی است ، برای « انتقال بین المللی پول به ایران و تسهیل در معاملات با آفریقای حنوبی در راستای دور زدن تحریم ها » استفاده می کرده است . غلام عموهادی مدیر عامل شرکتOne Vision  در این باره به یکی از روزنامه های آفریقای جنوبی گفته بود که « این اتهام کاملا بی اساس است. ما توسعه دهنده املاک هستیم و فقط دو ساختمان داریم و هیچ معامله ای با ایران انجام نمی دهیم.»

شرکت هایی مانند One Vision همه با سختگیری‎های اساسی ای که در ماه ‍ژوئن سال جاری اعمال شد ، خود را در معرض این اقدامات سختگیرانه بین المللی دیدند . این شرکت ها عمدتا در ایران، آلمان، آفریقای جنوبی، امارات متحده عربی و کرواسی قرار دارند .

تحریم ها همچنان ادامه دارد و هر روز شرکت های تازه ای به لیست تحریم ها اضافه می شوند . با این حال وندی شرمن گفت و گو کننده هسته ای با ایران و سایر مقام های دولت اوباما با حضور در کنگره و سنا خواستار توقف تصویب تحریم های بیشتر علیه ایران شده اند تا بتوانند در مذاکره با ایران بهتر پیش بروند . از نظر دولت اوباما که برداشته شدن بخش کوچکی از تحریم های ایران را در ازای توقف فعالیت های هسته ای که پیشنهاد داده ، نباید از این فرصت به این آسانی گذشت .

جان کری نیز طی چند روز گذشته زمانی که با متحدان خود در رژیم صهیونیستی صحبت می کرد ، به آنها اطمینان داده بود که قرار نیست تحریم های اصلی ایران حذف شوند و قرار است تنها بخش کوچکی از این تحریم ها به عنوان سیاست تشویقی برای از بین رفتن کامل برنامه هسته ای کشورمان مد نظر قرار گیرد .

منبع: رجانیوز





 
 

شارژ ایرانسل

فال حافظ