گروه سیاسی مشرق- «روزنامه صهیونیستی هاآرتص»، هفته گذشته طیّ گزارشی درباره هماهنگی های آمریکا- اسرائیل در مذاکرات با ایران نوشت: «یک مقام ارشد اسرائیل در طول مذاکرات اخیر با مقامات آمریکا گفت: آمریکایی ها به جای کنار گذاشتن تحریم ها، آزاد کردن حدود سه میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده ایران در بانک های غربی را مورد توجّه قرار داده اند. اسرائیل هیچ مخالفتی با این امر ندارد ... اسرائیل از توافقات با آمریکایی ها در هفته های اخیر خرسند است. ما مذاکراتی را که در آن صحبت از کاهش تحریم های موجود بود به ممانعت از اعمال تحریم های جدید تغییر دادیم». این چیزی است که آمریکا مشتمل بر لابی صهیونیستی، کنگره، سنا و کاخ سفید، واقعاً انجام دادند.
هفته گذشته که مذاکرات فشرده و سه جانبه بین «جواد ظریف»، «جان کری» و «کاترین اشتون» در جریان بود، مصاحبه «باراک اوباما» با «NBC News »، نشان دهنده راهی بود که طرف آمریکایی در مذاکرات پی خواهد گرفت.
«اوباما» گفت: «این امکان هست که توافقات مرحله بندی شود و مرحله اوّل ما این خواهد بود که اگر آنها (ایران) هرگونه توسعه برنامه هسته ای را متوقّف کنند ما می توانیم اقداماتی برای "تسکین خیلی جزئی" تحریم ها را پشتیبانی کنیم، امّا ساختار تحریم ها سرجایش باقی خواهد ماند». رئیس جمهور آمریکا همچنین گفت: «مذاکراتی که در «ژنو» بین گروه 1+5 و ایران آغاز شده برای "کاهش تحریم ها"نیست ... در صورتیکه طیّ 6 ماه روشن شود که آنها به تعهّدات خود پایبند نباشند؛ فشارها را مجدّداً از سر می گیریم».
«جی کارنی» (سخنگویی کاخ سفید) در تشریح گفته های «اوباما» می گوید: «کاهش تحریم ها، محدود و هدفمند و برگشت پذیر است و ساختار اصلی تحریم ها را تحت تأثیر قرار نمی هد؛ امّا پیشرفت برنامه هسته ای ایران را متوقّف می کند.». این دقیقاً همان حرفی بود که چند روز پیش نیز «جن ساکی» - سخنگوی وزارت خارجه آمریکا- علام کرده بود. آنچه «کاخ سفید» در پیش گرفته درست مثل این است که، شما مدام با چُماق بر سر کسی بکوبید و وقتی او از شما می خواهد این کار را متوقّف کنید؛ به او بگویید که حاضرید برای"تسکین جزئی" دردهایش، به او قُرص مسکّن بدهید.
حالا که مذاکرات دامنه داری بین ایران و غرب بر سر حلّ و فصل دیپلماتیک موضوع هسته ای آغاز شده، واقعاً مهم است که بدانیم در نهایتِ این بازی؛ چه چیزی عاید ما می شود؟ بدترین حالت ممکن این است که اصلاً به چیزهایی که ایران در برابر اخذ امتیاز نهایی می دهد، فکر نشود. به عبارت بهتر، فرض این است که اگر ایران سقف مطالبات آمریکا را بپذیرد و تعهّدات محکمی بسپارد، حتّی اگر از خطوط قرمزش عبور کند و حدّ نهایی سازشکاری را متصوّر باشد؛ آنگاه و در نهایت ایران با چه ستانده ای، اتاق مذاکره را ترک خواهد کرد. این سئوال مهم است، چون می توان نتیجه مذاکرات با آمریکا را قبل از طیّ یک پروسه نفس گیر دیپلماتیک حدس زد.
گفته میشود که روش مذاکراتی «محمدجواد ظریف» - وزیر امور خارجه ایران و مسؤول تیم مذاکرهکننده هستهای- مبتنی بر تاکتیک "مذاکره فینال" است، بدین معنا که تلاش مذاکرهکنندگان پای میز، مشخّصاً روی تعیین "گام آخر" تمرکز مییابد و سپس؛ نوبت به توافق درباره گامهای میانی و گام اوّل میرسد. مسئولین دولت محترم بارها و بارها به درستی گفته اند که خواسته اصلی آنها از مذاکرات، رفع کامل تمامی تحریم های به اجراء درآمده است. «ظریف» گفته بود: «تحریم ها باید به تدریج که (در مذاکره) جلو می رویم، رفع شود و در قدم آخر؛ همه تحریم ها بطور کامل چه تحریمهای یکجانبه، چه تحریمهای چندجانبه لغو شوند». همچنین «سیّدعبّاس عراقچی» - رئیس هیئت مذاکراتی ایران با 5+1- در برنامه «دو نیم ساعت شبکه خبر» تصریح کرده بود: «ما در طول مذاکرات باید به نقطه ای برسیم که همه تحریم ها اعم از تحریم های شورا امنیت، یکجانبه، چندجانبه یا هر تحریم دیگری رفع شود». چند روز پیش نیز «رئیس جمهوری» اعلان نمود که تمرکز تلاش دولت بر رفع تحریم های ظالمانه علیه ملّت ایران است.
در عوض یک منبع مطّلع گفته است که طرف های غربی در «ژنو 4»، روشن ساخته اند که مذاکرات به تحریم های حاصل از «قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل»، ورود نمی کند و فقط به گفتگو در رابطه با تحریم های دو ساله اخیر، معطوف است؛ تحریم هایی که به تحریم های یکجانبه و چندجانبه معروف شده اند.
این اوّلین افتراق و اختلاف در تعیین گام نهایی بود که بین تیم مذاکره ای ایران و غرب بروز کرد. با این حال چنانچه با یک تخفیف بیشتر، این اختلاف نادیده گرفته شود؛ سئوال اساسی این است: بعد از اینکه ایران"تمام شروط آمریکا" را پذیرفت، آیا آمریکایی ها حاضر خواهند بود؛ حدّاقل تحریم های یکجانبه و چندجانبه دوساله اخیر را لغو نمایند؟
مسئله ای که اخیراً مشخّص شده، این است که آمریکا بعد از پذیرش حدّنهایی سازشکاری هسته ای توسّط «جمهوری اسلامی»، حاضر نیست که تحریم های دوساله اخیر را لغو نماید؛ این بدان معنی است که به هیچ وجه "گام نهایی آمریکا" با "گام نهایی دولت ایران" روی یک تراز قرار نمی گیرند. معمولاً مردم می گویند، اگر کمی تفاهم وجود داشته باشد می توان، همکاری ها را با کمی صبر ادامه داد ولی این پایان تراژیکی است برای بسیاری از "ماه عسل ها"؛ آنجا که طرفین می فهمند، کوچکترین تفاهمی وجود نداشته، بنابر این آیا بهتر نیست "ماه عسل" همین جا تمام شود؟ این موضوع کوچکی نیست که بتوان بدون تأمّل از کنار آن گذشت، چرا باید برای پروسه ای که کوچکترین امیدها برای نتیجه بخشی آن رو به تاریکی است؛ هزینه داد؟
چند روز پیش، برای اوّلین بار یک مقام رسمی در ایالات متّحده کاملاً صریح، اعلان کرد که آمریکا به هیچ وجه حاضر به لغو تحریم ها نیست و در خوش بینانه ترین حالت، تنها به "تعلیق تحریم" می پردازد. «جن ساکی»، «سخنگوی وزارت خارجه آمریکا» گفت: «تحریم ها در واقع ابزاری در خدمت مذاکرات است ... اگر ما در مذاکرات با ایران به این نتیجه برسیم که ایران قدم های مشخّصی در مسیر توقّف یا بازگشت از برنامه هسته ای خود بر می دارد و به تفاهم نزدیک می شود؛ ما هم می توانیم "شروع کنیم به بررسی حذف محدود، هدفمند و قابل بازگشت تحریم های اقتصادی"». همین گویش، سه روز بعد توسّط «اوباما» و «سخنگوی کاخ سفید» به کار گرفته شد.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا: ما می توانیم شروع کنیم به بررسی حذف محدود، هدفمند و "قابل بازگشت تحریم های اقتصادی"
باید از این سطح صداقت مقامات رسمی در آمریکا، شدیداً متعجّب بود، زیرا آمریکا پیش از رسیدن مذاکرات به نیمه راه و در همان اوایل مسیر، رسماً اعلام کرده که نهایتاً "تعلیق تحریم" را خواهد پذیرفت و نه "لغو تحریم"را. آنها کاملاً صادقانه گفته اند که در نهایت امر، فقط شروع خواهند کرد به "بررسی حذف قابل بازگشت (تعلیق) تحریم ها"، اینجا حتّی صحبت از تعلیق نیست، بحث از بررسی تعلیق است، نه بیشتر.
در حالیکه باید در ایران بخاطر این همه صداقت و البتّه سخاوت آمریکایی! متشکر بود، باید معترف بود که جملات «سخنگوی وزارت خارجه آمریکا» به هیچ وجه تصادفی نبوده و نیست. این اظهار نظر در حقیقت اوّلین بیانیه رسمی در رابطه با موضوع تعلیق تحریم است و در صورتی که پیش از آن، بارها رسانه آمریکا و اندیشکده های اطّلاعاتی آمریکایی آن را بیان کرده بودند؛ این یک تئوری هوشمند، برنامه مند و غیرتصادفی است.
برای اوّلین بار در 1 مهرماه، این «پایگاه تحلیلی المانیتور» - وابسته به «اندیشکده شورای آتلانتیک» زیر نظر «ناتو»- بود که بطور غیررسمی احتمال تعلیق تحریم ها را رسانه ای نمود. «شهیر شهیدثالث» در گزارشی نوشت: «مصاحبه ای با تحلیلگر ارشد «کنگره»، «کنث کتسمن»، انجام دادم ... «کتسمن» گفت که پرزیدنت با استفاده از "حقّ ابطال" خود که در قانون پیش بینی شده، در صورتیکه به نتیجه برسد، استفاده از اختیارات مزبور در جهت منافع امنیت ملّی آمریکاست؛ قادر است تحریم های بانک مرکزی (ایران) را به حالت"تعلیق" در آورد ... قانون نهائی PL112-81 (به پرزیدنت) اجازه می دهد که به مدّت 120 روز قانون را لغو کند و 120 روز آن را تمدید کند. قانون تعداد دفعاتی را که رئیس جمهور می تواند، از حقّ لغو قانون استفاده کند محدود نکرده است ... چرا «پرزیدنت اوباما» از اختیارات خود استفاده نکند و تحریم های بانک مرکزی را برای 120 روز به حالت "تعلیق" در نیاورد و در مقابل ایران نیز گام های جدّی در جهت اعتماد سازی بر ندارد؟ این وضعیت، «روحانی» را در شرایط قدرتمندی قرار می دهد؛ به نحوی که می تواند با مراکز قدرت در «تهران» به چانه زنی بپردازد و لغو گسترده تر تحریم ها را در قبال امتیازات بیشتر از سوی تهران مطرح کند. این آن چیزی است که «روحانی» از آن با عنوان "رویکرد بُرد- بُرد" یاد می کند».
تحلیل المانیتور: روحانی آمریکا را تحت آزمایش قرار می دهد
شهیدثالث می گوید: چرا اوباما از قدرت تعلیق بدون مجوز تحریم ها استفاده نکند تا به روحانی کمک شود
چندی بعد «کِنت ام. پولاک» در تحلیلی با نام: "آمریکا زمان دارد؛ روحانی ندارد"، در «المانیتور» نوشت: «ما نمی دانیم، آیا (روحانی) می تواند توافقی را که برای ما قابل پذیرش باشد به رهبر ایران و تُندروهای داخلی بقبولاند یا نه؟ ولی او بهترین موقعیت برای حلّ مسالمت آمیز یکی از بزرگترین مشکلات جهان را نمایندگی می کند. اگر او پیشنهاد مناسبی به ما بدهد ما باید بپذیریم و امیدوار باشیم که بتوان بر این اساس بر سر دیگر رفتارهای دردسرساز ایران، مانند دفاعش از گروه های تروریستی با این کشور به توافق برسیم. ما باید سریعتر اقدام کنیم نه به این دلیل که خودمان نیاز به این کار داریم، بلکه به این دلیل که او نیاز دارد».