کارشناس و تحلیلگر آلمانی در گفتوگو با مشرق:
توافق ژنو دروازه جاسوسی از ایران است/ دستاوردهای هستهای ایران با این توافق از دست رفت/ آلمان سودی از این توافق نبرد
بزرگترین مشکلِ سیاستِ سازش ایران اینجاست که اولاً بهاشتباه، در تبلیغات انتخاباتی قولهایی داده شد که بر اساس توافق با قدرتهایی است که ماهیتاً با ایران دشمنند بنابراین آمریکا و متحدانش فقط باید تکیه میدادند و صبر میکردند تا آقای روحانی بر سر میز مذاکره بیاید.
گروه بینالملل مشرق - کریستوف هورستل (Christoph Hörstel ) مشاور دولتی و تجاری ساکن شهر پوستدام آلمان در نزدیکی برلین است. هورستل از رهبران مخالفان در آلمان بشمار می آید. وی در سال 2006 تلاش کرد به دولت تازه منتخب حماس کمک کند. اما از آن پس دولت آلمان راههای ورود وی به سیاست را بست. به گفته آقای هورستل، مقامات دولت آلمان و کمپانیها، سفارتخانهها و دولتهای خارجی از استخدام او و یا حتی تماس و مشاوره گرفتن نهی شدهاند.
با این سیاستمدار و محقق آلمانی درباره توافق ایران و شش کشور در ژنو گفتوگویی انجام دادیم. به اعتقاد آقای هورستل، ایران در توافق ژنو چندان دست پر بیرون نیامده است و راهی که آمریکا آغاز کرده، تا توقف کامل برنامه هستهای ایران ادامه خواهد داشت. وی به عنوان یک کارشناس سیاسی آلمانی معتقد آلمان در این توافقنامه برخلاف 5 کشور دیگر، هیچ دستاوردی نداشته است.
- امتیازاتی که ایران میدهد فرصت بینظیری برای جاسوسی وسیع غرب ایجاد میکند
- ایران راستیآزمایی بیحد و مرزی را به طرف مقابل داده است
- ایران دستاوردهایی را که با تلاش و هزینه بسیار به دست آورده، در این توافق از دست میدهد
- افشای اطلاعات تأسیسات هستهای ایران، فرصت خرابکاری را فراهم میکند
- در انپیتی چنین تعهداتی برای ایران وجود ندارد
- این توافق آغازی است بر از بین بردن کامل برنامه هستهای ایران
- توافق ژنو یعنی به رسمیت شناختن حق جامعه جهانی برای تبعیض علیه ایران
- ایران در شرایطی این پیروزی را تقدیم آمریکا کرد که این کشور در همهجا شکست خورده است
- تمرکز سیاست خارجی ایران باید بر رابطه با دوستان خود ازجمله چین و روسیه باشد
- آمریکا و ناتو هنوز ایده جنگ با ایران را بطور کامل کنار نگذاشتهاند
- تنها فایده توافق ژنو تغییر وجهه ایران در جهان است
- ایران در نظر کشورهای غربی دیگر "منزوی" نیست
- آلمان هیچ دستاوردی در توافق ژنو نداشت
- آمریکا در جریان هستهایشدن پاکستان قرار داشت اما از آن جلوگیری نکرد
مشرق: تفسیر شما به عنوان یک خبرنگار و سیاستمدار آلمانی از توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 1+5 چیست آیا این توافق یک پیروزی تاریخی برای ایران محسوب میشود؟
کریستوف هورستل: پیروزی تاریخی؟ بهتر است بگویم یک شکست تاریخی برای ایران بود. دستکم آمریکا در صحبت با لابی صهیونیستی که جز نابودی ایران چیزی نمیخواهد، اینگونه میگوید. و به نظر میرسد همینطور هم باشد: این «معامله» موقت شش ماهه هزینه زیادی برای ایران خواهد داشت. غربیها برای رسیدن به این توافق ظاهراً نیازی به تغییر دولت در ایران نداشتند و تنها کافی بود حس «اطاعت» در مقامات این کشور ایجاد شود. برخی تحلیلگران هم معتقدند منافع اقتصادی برخی اشخاص و گروهها در داخل ایران، میتواند عامل تن دادن دولت به این توافق باشد.
اولاً، ایران تقریباً حق بیحد و مرز «راستیآزمایی» به طرف مقابل داده که به معنای شکست بزرگی در حق حاکمیت ایران و پیروزی بزرگی برای کنترل آمریکا [بر این کشور و منطقه] است. دوماً، امتیازات هستهای که میپردازد حتی نیمی از امتیازاتی نیست که از غرب میگیرد.
امتیازاتی که ایران میدهد باعث میشود تا طرف مقابل بتواند جاسوسی وسیعی درباره تواناییهای فنی این کشور انجام دهد، که با توجه به تهدیدهای کنونی به جنگ، برای منافع دفاعی ایران مخرب است. آمریکا در گذشته هم بارها فشار آورده بود تا بتواند تأسیسات نظامی ایران را تحت نظر بگیرد، در حالی که این تأسیسات هیچ رابطه مشهودی با برنامه هستهای این کشور ندارند. در دولت آقای احمدینژاد این امتیازها یکییکی و بعد از مذاکرات بسیار به طرف غربی اعطا میشد؛ اما اکنون یکجا و احتمالاً به عنوان یک قانون دائمی به غرب واگذار شده است.
حق نظارت بر مکانهایی که تدارکات و ماشینهای هستهای، از جمله سانتریفیوژها را تولید و مونتاژ میکنند به علاوه افشای جزئیات برنامه هستهای به این معناست که فرصتهای زیادی برای خرابکاری یا حتی نابود کردن این قطعات به طرف مقابل داده شده است؛ به خصوص با توجه به تاریخ دخالتهای آمریکا در ایران، از جمله تهدید و اجبار و اخاذی از یک خانواده سوئیسی با هدف وارد کردن مواد مخرب به ایران.
ایران دارد دستاوردهایی که را که با تلاش و هزینه فوقالعاده به دست آورده، در قالب این توافقنامه از دست میدهد، در حالی که انپیتی به هیچ عنوان چنین اجبارهایی را علیه ایران نخواسته است. روزنامه آسیا تایمز مفاد توافقنامه را اینگونه مینویسد: «محدود کردن غنیسازی به 3 تا 5 درصد، در مقایسه با 20 درصد کنونی؛ خنثی کردن ذخیره سوخت 20 درصد برای جلوگیری از غنیسازی بیشتر؛ عدم استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته IR-M2 برای غنیسازی؛ فعال نکردن رآکتور آب سنگین اراک.» یعنی نه تنها توقف برنامه هستهای ایران بلکه به عقب بردن آن. مطمئن باشید این آغازی است برای از بین بردن کامل برنامه هستهای ایران، در شرایطی که اسرائیل برنامه خود را ادامه میدهد، و هیچ مخالفتی هم با برنامه هستهای هند نمیشود.
توافق ژنو یعنی به رسمیت شناختن حق جامعه جهانی برای تبعیض قائل شدن در برابر ایران. به یک دلیل بسیار ساده: چون آمریکا میخواهد. هیچ قرارداد بینالمللی به رسمیتشناخته شدهای ایران را مجبور به اعطای این امتیازات نمیکند. به علاوه، در مقابل چه چیزی نصیب ایران میشود؟ آزاد کردن تنها 7 میلیارد دلار از مجموع 100 میلیارد دلار ایران در بانکهای خارجی. این مبلغ انعام است، پول واقعی نیست. تقریباً همه تحریمهای دیگر سر جای خود هستند. دور جدیدی از تحریمها هم در راه است، چون اوباما نمیتواند جلوی تصویب آنها در کنگره را بگیرد.
اما بزرگترین مشکل، سیاست «سازش» ایران این جاست که اولاً، به اشتباه در تبلیغات انتخاباتی قولهایی داده شده است که بر اساس توافق با قدرتهایی است که ماهیتاً با ایران دشمن هستند. بنابراین آمریکا و متحدانش فقط باید تکیه میدادند و صبر میکردند تا آقای روحانی بر سر میز مذاکره بیاید. دوماً، پس از نشستن بر مسند ریاستجمهوری به اشتباه خود را مشتاق نشان داد که به «هر» توافقی دست پیدا کند، بنابراین آمریکا و متحدانش را تشویق کرد تا هر چه میتوانند امتیازات بیشتری طلب کنند. و سوماً، متأسفانه در شرایطی آن همه امتیاز داد که آمریکا در همه جای دیگر دنیا دارد شکست میخورد: افغانستان، جزایر دیائویو چین، اختلافات ارزی با ژاپن و کره جنوبی که از سال گذشته هر دو از یوان چین استفاده میکنند، سوریه که روسیه در آخرین لحظات آبروی آمریکا را خرید.
بنابراین حتی یک دلیل هم وجود ندارد که ایران یکباره حاضر به تسلیم شود. البته این اتفاق در گذشته آقای روحانی هم افتاده است. به هر حال، اگرچه این بار نتوانست توافق رهبر ایران را برای بستن کامل برنامه هستهای جلب کند، اما تا همین جا هم بیش از حد امتیاز داده است.
اینها همه در شرایطی است که ایران تعمداً از صحبت با افرادی خودداری میکند که 80 تا 90 درصد ملتهای غربی را تشکیل میدهند و با هر گونه جنگی، از جمله جنگ بر ضد ایران، مخالف هستند؛ و همچنین گفتوگو با روؤسای مخالفان در این کشورها با بیاعتنایی به کنفرانسهایی مثل «افق نو» و آسیب زدن به جشنواره فیلم عمار.
دولت آقای روحانی باید هر چه سریعتر دو گام مهم را بردارد: اول، ایران باید با دوستان خارجی خود رابطه برقرار کند. دوم، از قدرت مردم استفاده کند، به جوانان بیکار توانایی و انگیزه بدهد تا با نیروی خود به کشور خدمت کنند. بیکاری در ایران به هیچ وجه توجیهپذیر نیست.
و اما نکته آخر: هر چه هم که برخوردها در نیویورک و ژنو دوستانه باشد، آمریکا و ناتو هنوز نظریه جنگ علیه ایران را به طور کامل کنار نگذاشتهاند. عاقلانه نیست که فراموش کنیم روند مذاکرات نباید به آمریکا و ناتو کمک کند و آنها را قادر سازد بر سیاستهای ایران کنترل پیدا کنند. به علاوه باید به صراحت بگوید که جنگطلبان در طرف مقابل میز مذاکره نشستهاند و هیچ مشروعیتی برای حضور در این مذاکرات و اخاذی از ایران ندارند.
مشرق: دولت جدید ایران به دنبال توافق با کشورها و دولتهایی است که در طول تاریخ بیشترین دشمنی را با جمهوری اسلامی و مردمش داشتهاند. به نظر شما امید داشتن به کمک کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس چقدر میتواند واقعبینانه باشد؟
کریستوف هورستل: ایران دچار اشتباه بزرگی در سیاست خارجی خود شده است. باید بر آن کشورهایی تمرکز کند که دوستش هستند: روسیه، چین، دوستان دیگرش، و اعضای جنبش غیر متعهدها که ایران اکنون رئیس آن است.
آمریکا میخواهد بر همه دنیا مسلط شود. بنده هم با عنوان «یک استراتژی بینالمللی جدید اروپایی» در سال 2009 به این مطلب اشاره و تأکید کردهام که اروپا باید روابط خود با آمریکا را کاهش دهد و بیشتر بر روسیه و کشورهای اسلامی در اطراف این قاره از جمله ایران تمرکز کند.
بخشی از این سیاست جدید باید اتحاد علیه ناتو برای تشکیل توازن جدید بینالمللی بوده و هست. این سیاست تنها استراتژی موجود برای رسیدن به توازن مورد نیاز است تا از افزایش احتمال بروز جنگهای بیشتر جلوگیری شود. البته برخورد با آمریکا و ناتو نیاز به دقت نظر بسیار زیادی دارد؛ اما تأکید باید روی حفظ استقلال و رشد همکاریها باشد تا روابط دوستانه گسترش پیدا کند، نه اینکه دشمنی و جنگطلبی قانون روابط بین طرفین باشد. بگذارید غرب برای پیروزی در مقابل ایران تلاش زیادی کند، مثل وضعیت کنونی اوکراین البته در موضعی بسیار ضعیفتر. این کشور کوچک اروپایی دارد به همه یاد میدهد چگونه باید در مقابل فشار غرب ایستادگی کرد.